ادامه پارت پنجاه وششم رمان مرگ وزندگی

ادامه پارت پنجاه وششم رمان مرگ وزندگی:
-شیطون ابروبالاانداخت چراخیلی اذیت میشم ولی چه میشه کردبایدخیلی ثمرش گنده باشه
+بانوک موم بازی کردم خیلی مظلوم حالانمیشه یدونه باشه ولی چاق وچله باشه
-بلندبلندخندیدنه خیرهمون ده تاولی مثه مامانشون لاغر
+خنده ای کردم امیـــر
-جانــــــــم

اه چقدچرت شده ویس همش بایدتیکه تیکع بزارم پدرم دراومد😡 😡
کامنت یادتون نره😊 😦
دیدگاه ها (۳)

پارت پنجاه وهفتم رمان مرگ وزندگی:-الناوقتی ازشادی های آینده ...

پارت پنجاه وهشتم رمان مرگ وزندگی:باصدای گوشی چشاموبیشتربهم ف...

ادامه پارت پنجاه وششم رمان مرگ وزندگی:-خانوم فضول یکمم صب کن...

پارت پنجاه وششم رمان مرگ وزندگی:من:نیلوجون دستت دردنکنه مثه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط