کوک و لنا
pt☆۵
شب ساعت ۱۲:۳۰
در رو که باز کردی خونه پر از گل خشک و شمع بود ...
_ آماده ی یک شام رمانتیک هستی ؟
بعد از شام با یک درام کرهای انقدر مست کرده که دیگه آماده بودید... تکه تکه لباسهاتون رو کنددید پله پله نزدیک تخت شدین اونقدر هم رو بوس.یدید که کبود شدید با دست پر از رگ و تتو شده گردنت رو گرفت و محکم داخ.لت میکوب.ید!
بهترین و اولین می.ک لاو عمرت بود :|
با تن بره.نه زیر پتو کنار شومینه نشستید~
_عشقم میدونم شاید زیاده روی باشه... اما من فک میکنم تو همان نیمه ی گمشدمی بنابراین.. با... با من ازدواج میکنی؟!
کوک! مع... معلومه!
انگشتر را دستت کردی و با دسته گلی آفتاب گردان سوپرایزت کرد!
با ادامه دادن به میک لاوتون اون شب را تمام کردید!
پایان ♥︎
#وانشات#وانشات_اسمات#جونگکوک#کوک#کوکی#بی_تی_اس#خرگوش#نامجون#جین#شوگا#جیمین#جیهوپ#تهیونگ#ارمی#رمان#داستان#کره#کره_جنوبی#kook#Jungkook
شب ساعت ۱۲:۳۰
در رو که باز کردی خونه پر از گل خشک و شمع بود ...
_ آماده ی یک شام رمانتیک هستی ؟
بعد از شام با یک درام کرهای انقدر مست کرده که دیگه آماده بودید... تکه تکه لباسهاتون رو کنددید پله پله نزدیک تخت شدین اونقدر هم رو بوس.یدید که کبود شدید با دست پر از رگ و تتو شده گردنت رو گرفت و محکم داخ.لت میکوب.ید!
بهترین و اولین می.ک لاو عمرت بود :|
با تن بره.نه زیر پتو کنار شومینه نشستید~
_عشقم میدونم شاید زیاده روی باشه... اما من فک میکنم تو همان نیمه ی گمشدمی بنابراین.. با... با من ازدواج میکنی؟!
کوک! مع... معلومه!
انگشتر را دستت کردی و با دسته گلی آفتاب گردان سوپرایزت کرد!
با ادامه دادن به میک لاوتون اون شب را تمام کردید!
پایان ♥︎
#وانشات#وانشات_اسمات#جونگکوک#کوک#کوکی#بی_تی_اس#خرگوش#نامجون#جین#شوگا#جیمین#جیهوپ#تهیونگ#ارمی#رمان#داستان#کره#کره_جنوبی#kook#Jungkook
۹۳۲
۰۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.