دوستت دارم پریشان شانه میخواهی چه کار

دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟

دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟


تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان ، عشق کن‌

ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟ 


مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!

در دل من قصر داری‌،خانه می‌خواهی چه کار؟


خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین

شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟ 


شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌

گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟

#گریه-کن-پس-شانه-ی-مردانه-میخواهی-چه-کار
دیدگاه ها (۱)

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقیتو خود اسرار نهانیتو خود باغ بهش...

پـرچـــمِ مــــرگِ مـــــرا حـــالا دگـــــر بـر بـام کنلطـف...

:#یه-صبح-پر-انرژی-دیگهسلام صبح زیباتون بخیر:چشمهایت را آرام ...

از من غزلی مانده و از تو اثری نیستدر خانه ی تنهایی من، هیچ د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط