ببینم لایکا پستای امشب به کجا میرسونید

کم کم داشت لمساش به جاهای باریک می‌کشید...با ی دست محکم دوتا مچم رو نگه داشت...چشمم محکم بستم ولی میتونم حس کنم..دستش رو که اروم اروم سنت دکمه شلوارم رفت و بازش کرد...سریع دستش گاز گرفتم و از تخت بیرون پریدم

"بچه...به خدا که دیوونه ای"

:من یا تو مت...جاوز!!؟؟؟

"ببخشید؟اگه نمیخواستی میتونستی بگی!"

:ایکس کیوزززززمییییی؟؟؟؟منو دزدیدی بعد تهدیدم کردی بعد اوردی میگی اگه نمیخواستی میتونستی بگی؟ خ*فه شو ببینم قالپاق حالا هم منو برگردون به خونم!زود تند سریع

"امر دیگه؟"

:ندارم همسنا فعلا بسه

"بچه پررو...بیا اینجا ببینم"

جلو رفتم که منو دوباره کشید تو بغلش و رو تخت دراز کشید.‌.دستش لای موهام و کمرم می‌کشید:هدفت ازین کارا چیه...

"نمیدونم..."

:میخوای...منو بکشی؟... "نه"

با تعجب نگاهش کرد:اما من اذیتت کردم،مسخره کردم،آبروتو بردم،پولاتم گند زدم،سیستمت هم خراب کردم

"حالا اگه دوست داری ترغیبم نکن به کشتنت"

ساکت موندم ...همچنان بدنم نوازش میکرد...دستش زیر لباسم برد و شکمم اروم اروم مالید:مگه دختر پریودم،ولم کن

"Shhh"

.....بعد چند دقیقه که دوباره خوابم گرفت شروع به حرف زدن کرد"میدونی..اول میخواستم وقتی پیدات کردم بدم غذای سگام شی"
:ع.وضی
"نپر وسط حرفم...ولی الان...شاید بخوام نگهت دارم"

:چی...چرا؟؟

رو تخت نیم خیز شدم و نگاهش کردم..موهاش آشفته بود..پیراهنش تقریبا کنده شده بود..دستش رو کمرم برد و منو نزدیک تر کرد"میخوام لوست کنم..شاید اگه عین آدم رفتار کنی هرچی بخوای بهت بدم"

اخم کردم:من پول تورو نمیخوام!

خندید"اینو از همون اول فهمیدم..برای همینه میخوام نگهت دادم

:ولی من نمیخوام

"نظرت برام مهم نیست


#پارت_هجدهم
#My_little_hacker
انگاری آقا ماره زنشو یافته
دیدگاه ها (۶۹)

بگید ببینم جه کیونگ با لیام چیکار کنه

با رضایت به جواهرات پودر شده نگاه کردم که صدایی باعث شد یخ ب...

دیگه بسهههه مگه سا**قی ام..

یعنی جسیکا و نونا الان حالشون چطوره؟ نکنه بلایی سرشون امده؟ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط