فیک من مال توعم









‌*۲ساعت بعد..ساعت:۱۲:۳۰شب*

_:*خنده*من بردم..الانم دخترت مال منه!

ویوادمین:
بابای ات اصلهشو گرفت سمت پارک و شلیک کرد به شونش..

_:هع..فک کردی من با این شلیک میمیرم؟...اگه دخترتو بهم ندی نه تنها باندتو نابود میکنم بلکه پسرتم میفرستم اون دنیا

ب.ا:لعنتی..هروقت خواستی بیا ببرش

_:لازم به گفتن نبود خودم قرار بود بیام

ویوجیمین:
جئون رفت..از درد زیاد شونم تحمل نکردم و رفتم بیمارستان که جلو در بیمارستان بیهوش شدم..چند ساعت بعد که به هوش اومدم شونمو بسته بودن..درد داشت پرستار اومد و سرم زد

_:کی مرخص میشم*بیحال*

پرستار:اوه بهوش اومدین؟..چند روز دیگه

*چند روز بعد*

ویوات:

امشب خوابم نبرده بود و بیدار مونده بودم رفتم ی ابی به دست و صورتم زدم و اومدم رفتم پایین کوک نبود

+:سلام پدر..خوبین؟

پ.ا:سلام دخترم ممنون

+:بیحالین..چرا؟

پ.ا:یکم دیگه میفهمی

ویوجیمین:
پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم رفتم صبحونه خوردم و آماده شدم امروز قرار بود اون دخترو بیارم..رفتم سوار ماشین شدم..بعد چند دیقه رسیدم به ی عمارت...

دینگ دینگ*

+:من باز میکنم...بفرمایین؟

_:سلام پرنسس

پ.ا:ات..دخترم باید با پارک بری

+:چرا؟

پ.ا:تو دیگه مال اونی

+:*شوکه*من مال هیچ کس نیستم..پدر اگه کوک بفهمه بد تموم میشه پس بهتره دست از مسخره بازی برداری

پ.ا:کوک جنگله..اون به این زودیا نمیاد..پس بهتره باهاش بری

+:چی نمیخواممم..ولم کنن دست به کمر منن نزننننن*با مشت کوبید به سینه جیمین*

_:آیی..وحشی بازی در نیار

+:هییییی‌..بزارمم زمینن

_:ساکت

+:میگمم بزارم زمین

_:مگه نمیگم ساکت*عربده*

+:...

ویوجیمین:
تو بغلم با عربدم ساکت شد..ناراحت شدم ولی به روی خودم نیوردم حالمم از ی طرف بد بود خون میخواستم...تو این مواقع حسم ضعیف میشه و کار نمیکنه...سرگیجه داشتم..رسیدیم عمارت اون دختر رو گزاشتم تو اتاقش و رفتم بیرون داشتم از پله پایین میومدم که داد زد

+:میخوای باهام چیکار کنی؟من به چه درد تو میخورم؟

_:برو تو اتاقت*بیحال*

+:نمیخوام

ویوادمین:
جیمین بیهوش شد و ات دوید سمتش بادیگاردا بردنش داخل اتاق و آجوما اومد

+:ببخشید خانم...یهو بیهوش شد..چه اتفاقی براش افتاده؟

اجوما:دخترم...ارباب ی ومپایره..الان به خون نیاز داره..به گروه خونیای A+یا B+یا AB+

+:ببخشید میشه مارو تنها بزارین

همه:بله

ویوات:
درسته نمیشناختمش و از کاراش شوکه بودم ولی نمیتونستم اجازه بدم بمیره..دستمو بریدم و گرفتم جلو دهنش..بعد چند دیقه به هوش اومد




دیدگاه ها (۱۲)

پارت۴...من مال توعم

پارت۵..من مال توعم

فیک من مال توعم

فیک من برای توعم

ویو ات وقتی بیدارشدم دورم اون پسره نبود بلند شدم و رفتم توی ...

نام فیک: عشق مخفیPart: 45فلش بک به دوماه بعد*ویو ات*امروز قر...

نام فیک:عشق مخفیPart: 8ویو ات*چشامو مالوندم*ات. اه بازم مدرس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط