فیک من مال توعم
p²
/:و همین طور تنها دخترشه
ویوات:
ساعت ۷ بود مهمونی تموم شد و با رونا رفتیم خونه ما نشستیم فیلم دیدیم که پامو انداختم روش
=:یاا تولهه پامممم
+:به چپم
=:دردد گرفتتتتتت
+:چطور روت دراز میکشم میخوابم برات مهم نیس الان داری خودکشی میکنی*استغفرلا😐🤌🏻*
=:اون موقع فرق داره..راستییی اون پسره رو تو مهمونی دیدی چشمرنگی بود؟
+:اونی که میز بغلیمون نشسته بود رو میگی؟
=:اره..اسمش جیمینه..رقیب پدرت
+:رقیبش؟چقد جوونه..چند سالشه مگه؟
=:مگه زنشم بدونم
+:تو مهمونیا خوش برخوردی تو خونه صگی
=:گگگگ یاا کوچولو من صگ نیستم
+:منننننن کوچولوووووو نیستممم
=:هرچیم باشه من ازت بلند ترم پیش من کوچولویی
+:خر
=:گاو
+:یااا اصلا قهرم
=:باش بابا گوه خوردم
+:آفرین نوش جونت
=:عهه..لب نمیدی؟
+:مگه لزم؟
=:نه ولی من میخوام
+:چون تویی اوک
*۱۰ مین بعد*
+:بابا...بسه...نفسم...گرفت*نفس نفس*
=:آه...لبات...خیلی...شیرینن*نفس نفس
+:هعیی..مردمم دوست دارن منم دوست دارم
=:خاکک..میگما ات
+:هوم
=:بریم خونرو به گند بکشیم؟
+:بریمممممم
*ات و رونا خونه رو به گند کشیدن اجومای بدبختم داشت غر میزد😂*
ویوجیمین:
بعد مهمونی با ی دختر رفتیم عمارت و خونشو تا ته کشیدم اونقدرام باب میلم نبود ولی باز...بیهوش شد..به سونگ کاگ گفتم ببرتش بندازتش تو خیابون*برادرم رحم کن*ی دوشی گرفتم و رفتم بار معروف کره..سر میز جئون نشسته بود
_:به به آقای جئون معروف
ب.ا:پارک!...لفطتش دادی
_:حمومم طول کشید..خب شروع میکنیم..شرطا رو بگو
ب.ا:اگه من بردم باندتو بهم میدی و گورتو گم میکنی و اگه تو بردی..
_:دخترتو بهم میدی
ب.ا:عمرا همچین کاری نمیکنم*جدی،عصبی*
_:میخوای نشون بدی ضعیفی
ب.ا:ضعیف بودن برام مهم نیس هرچی باشه ازش میگزرم..دخترم برام با ارزشه
_:من با ارزش ترین چیزتورو میخوام جئون
ب.ا:باشه..قبول میکنم..ولی اینو بدون نمیبری
_:خواهیم دید
خماری بد دردیه🥲😂
p²
/:و همین طور تنها دخترشه
ویوات:
ساعت ۷ بود مهمونی تموم شد و با رونا رفتیم خونه ما نشستیم فیلم دیدیم که پامو انداختم روش
=:یاا تولهه پامممم
+:به چپم
=:دردد گرفتتتتتت
+:چطور روت دراز میکشم میخوابم برات مهم نیس الان داری خودکشی میکنی*استغفرلا😐🤌🏻*
=:اون موقع فرق داره..راستییی اون پسره رو تو مهمونی دیدی چشمرنگی بود؟
+:اونی که میز بغلیمون نشسته بود رو میگی؟
=:اره..اسمش جیمینه..رقیب پدرت
+:رقیبش؟چقد جوونه..چند سالشه مگه؟
=:مگه زنشم بدونم
+:تو مهمونیا خوش برخوردی تو خونه صگی
=:گگگگ یاا کوچولو من صگ نیستم
+:منننننن کوچولوووووو نیستممم
=:هرچیم باشه من ازت بلند ترم پیش من کوچولویی
+:خر
=:گاو
+:یااا اصلا قهرم
=:باش بابا گوه خوردم
+:آفرین نوش جونت
=:عهه..لب نمیدی؟
+:مگه لزم؟
=:نه ولی من میخوام
+:چون تویی اوک
*۱۰ مین بعد*
+:بابا...بسه...نفسم...گرفت*نفس نفس*
=:آه...لبات...خیلی...شیرینن*نفس نفس
+:هعیی..مردمم دوست دارن منم دوست دارم
=:خاکک..میگما ات
+:هوم
=:بریم خونرو به گند بکشیم؟
+:بریمممممم
*ات و رونا خونه رو به گند کشیدن اجومای بدبختم داشت غر میزد😂*
ویوجیمین:
بعد مهمونی با ی دختر رفتیم عمارت و خونشو تا ته کشیدم اونقدرام باب میلم نبود ولی باز...بیهوش شد..به سونگ کاگ گفتم ببرتش بندازتش تو خیابون*برادرم رحم کن*ی دوشی گرفتم و رفتم بار معروف کره..سر میز جئون نشسته بود
_:به به آقای جئون معروف
ب.ا:پارک!...لفطتش دادی
_:حمومم طول کشید..خب شروع میکنیم..شرطا رو بگو
ب.ا:اگه من بردم باندتو بهم میدی و گورتو گم میکنی و اگه تو بردی..
_:دخترتو بهم میدی
ب.ا:عمرا همچین کاری نمیکنم*جدی،عصبی*
_:میخوای نشون بدی ضعیفی
ب.ا:ضعیف بودن برام مهم نیس هرچی باشه ازش میگزرم..دخترم برام با ارزشه
_:من با ارزش ترین چیزتورو میخوام جئون
ب.ا:باشه..قبول میکنم..ولی اینو بدون نمیبری
_:خواهیم دید
خماری بد دردیه🥲😂
۴.۷k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.