نشسته بود کنارم شونهش تا شونهم یه وجب بیشتر فاصله ندا

نشسته بود کنارم ، شونه‌ش تا شونه‌م یه وجب بیشتر فاصله نداشت!! پشتمون دیوار کاهگلی بود ، روبرومون پر از گل و درخت...
داشتیم حرف میزدیم که یه پروانه نشست رو شونه چپم همون سمت که اون نشسته بود همینطور که پروانه رو نگاه میکردم گفتم:
"شنیدی اگه پروانه رو شونه‌ت بشینه ، خیلی زود یه اتفاق قشنگ برات میافته؟"
... تا سرمو آوردم بالا،،،

منو بوسید!!!

پروانه پرید...


#مرتضی_قرائی
دیدگاه ها (۱۲۴)

از تو می گفتمعطر گل،دنیا را میگرفتپروانه ها دورم می گشتند!خد...

واسش یه جوک فرستادم راجع به مشروطی و این حرفا.می تونستم کامل...

نشست تو ماشین ... دستانش می لرزید بخاری رو روشن کردمگفت ابرا...

این پهلو و آن پهلو شدمصبح جمعه را میگویمچشمانم خیره شد در صو...

#عشق_جنایت 🔪پارت 21جینو:رفتیم سمت ساحل قدم بزنیم.... همینطور...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط