🍷ارباب و برده 🍷پارت 26
🍷ارباب و برده 🍷
پارت_26
اون ....اون آیرین بود(دوست جون جونیش)...داشت با اون دخترا حرف میزد...نتونستم خودمو کنترل کنم.....و با صدای بلند اسمشو داد زدم.....سرشو بلند کرد و با دیدن من از جا پرید و فورا رفتم سمتش و بغلش کردم...( فیلم هندی this is a....🤣) از بغلش خودمو آزاد کردم و فورا گفتم:
ا/ت:میدونی چند وقته ندیدمت.....واقعا دلم برات تنگ شده بود(درسته همش یه هفته نیست که اومده به عمارت...ولی...خودتون بهتر میدونید که دوستای صمیمی روزی بیشتر از ۲۴ ساعت باهم چت میکنن و حرف میزنن)
ایرین:منم دلم برات تنگ شده بود.....میدونی چقدر نگرانت شدم.....واقعا فک کردم بلایی سرت اومده....
کتی:میشه یکی بگه اینجا چه خبره؟؟؟!
میامیسا( او یکی دختر ):آره لطفا من گیج شدم🤨
شوگا:فقط تو نیستی که گیج شدی.....
جی هوپ: چیشده؟چه خبره؟چرا همه اینجا جمع شدید؟!
*هر کی یه چیزی میگفت که یهو کوک اومد*
کوک:امممم.....براتون توضیح میدم.....راستش این دختر خوشگل که اینجاست♡دوست دختر منه!
کتی:واقعا ؟مبارکه.....
میامیسا:وای چه خوب.....خوشحال شدم واقعا....
جی هوپ:ببینم چند وقته؟
شوگا: واقعا؟خب آیرین حالا تو اونو از کجا میشناسی؟
ایرین:ما خیلی وقته باهم دوستیم....ببینم ا/ت واقعا تو با کوک تو رابطه ای؟
ا/ت:آره.....خب.....تو اینجا چیکار میکنی؟
کوک: خب ...خب نیازه که الان معرفی بشید .....خب ا/ت ....این پسر که اینجا میبینی (اشاره به جی هوپ)اسمش جی هوپه و اینم(اشاره به کتی)
نامزدشه و اسمش کاترینه...ولی ما بهش میگیم کتی.....کتی اینم نفس منه.....
کتی:از آشنایی باهات خوشبختیم (منظورش خودش و جی هوپه)
ا/ت:منم همینطور.....
کوک:اینم شوگاعه.....و آیرین دوستت میشه دوست دخترش....
ا/ت:چی؟آیرین واقعا؟!
ایرین:خب آره....من که بهت گفتم....
ا/ت:۵ ماه پیش بهم گفتی دوس پسر داری ....ولی نگفتی دوس پسرت ایشونه....
ایرین:معذرت......خخخخ....
ا/ت: از اشناییتون خوشبختم....(رو به شوگا تعظیم میکنه)
شوگا:همچنین خانم ا/ت....
کوک:خب این دخترم....اسمش میامیساعه......دوست پسرش اینجا نیست....دوست پسر میامیسا یکی از دوستای صمیمی منه...و خودش از فامیل های دورمونه.....
ا/ت:آها.....خوشبختم از آشنایی با شما....(تعظیم کوچولو)(منظورم از تعظیم.....ادای احترام به صورت کره ایه)
میامیسا:منم همینطور......
*کوک رو صدا میزنن*
کوک:عاااا....اومدم....خب من فعلا میرم....شما هم بیشتر با هم آشنا بشید...هوپی...شوگا...شماهم بیاید کمک....
*پسرا رفتن *
{پایان}
پارت_26
اون ....اون آیرین بود(دوست جون جونیش)...داشت با اون دخترا حرف میزد...نتونستم خودمو کنترل کنم.....و با صدای بلند اسمشو داد زدم.....سرشو بلند کرد و با دیدن من از جا پرید و فورا رفتم سمتش و بغلش کردم...( فیلم هندی this is a....🤣) از بغلش خودمو آزاد کردم و فورا گفتم:
ا/ت:میدونی چند وقته ندیدمت.....واقعا دلم برات تنگ شده بود(درسته همش یه هفته نیست که اومده به عمارت...ولی...خودتون بهتر میدونید که دوستای صمیمی روزی بیشتر از ۲۴ ساعت باهم چت میکنن و حرف میزنن)
ایرین:منم دلم برات تنگ شده بود.....میدونی چقدر نگرانت شدم.....واقعا فک کردم بلایی سرت اومده....
کتی:میشه یکی بگه اینجا چه خبره؟؟؟!
میامیسا( او یکی دختر ):آره لطفا من گیج شدم🤨
شوگا:فقط تو نیستی که گیج شدی.....
جی هوپ: چیشده؟چه خبره؟چرا همه اینجا جمع شدید؟!
*هر کی یه چیزی میگفت که یهو کوک اومد*
کوک:امممم.....براتون توضیح میدم.....راستش این دختر خوشگل که اینجاست♡دوست دختر منه!
کتی:واقعا ؟مبارکه.....
میامیسا:وای چه خوب.....خوشحال شدم واقعا....
جی هوپ:ببینم چند وقته؟
شوگا: واقعا؟خب آیرین حالا تو اونو از کجا میشناسی؟
ایرین:ما خیلی وقته باهم دوستیم....ببینم ا/ت واقعا تو با کوک تو رابطه ای؟
ا/ت:آره.....خب.....تو اینجا چیکار میکنی؟
کوک: خب ...خب نیازه که الان معرفی بشید .....خب ا/ت ....این پسر که اینجا میبینی (اشاره به جی هوپ)اسمش جی هوپه و اینم(اشاره به کتی)
نامزدشه و اسمش کاترینه...ولی ما بهش میگیم کتی.....کتی اینم نفس منه.....
کتی:از آشنایی باهات خوشبختیم (منظورش خودش و جی هوپه)
ا/ت:منم همینطور.....
کوک:اینم شوگاعه.....و آیرین دوستت میشه دوست دخترش....
ا/ت:چی؟آیرین واقعا؟!
ایرین:خب آره....من که بهت گفتم....
ا/ت:۵ ماه پیش بهم گفتی دوس پسر داری ....ولی نگفتی دوس پسرت ایشونه....
ایرین:معذرت......خخخخ....
ا/ت: از اشناییتون خوشبختم....(رو به شوگا تعظیم میکنه)
شوگا:همچنین خانم ا/ت....
کوک:خب این دخترم....اسمش میامیساعه......دوست پسرش اینجا نیست....دوست پسر میامیسا یکی از دوستای صمیمی منه...و خودش از فامیل های دورمونه.....
ا/ت:آها.....خوشبختم از آشنایی با شما....(تعظیم کوچولو)(منظورم از تعظیم.....ادای احترام به صورت کره ایه)
میامیسا:منم همینطور......
*کوک رو صدا میزنن*
کوک:عاااا....اومدم....خب من فعلا میرم....شما هم بیشتر با هم آشنا بشید...هوپی...شوگا...شماهم بیاید کمک....
*پسرا رفتن *
{پایان}
۱۱.۱k
۲۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.