وقتی ازت متنفر بود ...
وقتی ازت متنفر بود ...
پارت سی و چهارم
ویو بورام
جین:میدونی. تهیونگ...
یه نفر یه نامه آورده از. طرف تهیونگ که داخلش نوشته ...نوشته
اون از اول تو رو دوست نداشته و همش یه بازی بوده
+چ،چی؟!
+ا،اما اون گفت دوستم داره
کوک:خدا لعنتت کنه تهیونگ
اومدم حرف بزنم که در باز. شد و دستیار تهیونگ اومد داخل
¶خانم کیم ،خانم کیم
+بله ؟!
¶اقای کیم تهیونگ تصادف کردن
+به من هیچ ربطی نداره ...اون منو ترک کرد من دوسش داشتم (بغض سگی)
¶نه نه اون همش یه نقشه بود میخواستن سوپرایزتون کنند اما تو راه با یه کامیون که انگار رانندش مست بود تصادف کردن
+چ،چی؟!...جین هیونگگ(گریه )
&بورام
ویو کوک
بورام سریع لباسش رو بالا داد و از آرایشگاه اومد بیرون تو خیابان میدوید
مردم جوری نگاش میکردند انگار دیوانه هست
سریع سوار ماشین شدم و رفتم. سمتش
#بورام سوار شو
+اما ..
#کفتم سوار شوو
پرش زمانی به بیمارستان
+آقای کیم تهیونگ کجاست ؟!
@ایشون توی اتاق. عمل هستند
+چ،چی؟!
@ضربه بدی به قسمت سرشون وارد شده. گویا کیسه هوای فرمان باز نشده و سرشون به فرمان برخورد کرده
+کدوم طبقه
@طبقه دوم ته راهرو
+ممنون
ویو بورام
رفتم بالا پشت در اتاق وایستاده بودم
پنج ساعت بعد
بعد از پنج ساعت تهیونگ از اتاق عمل اومد بیرون
دکتر:همراه آقای کیم
+منم
دکتر:ایشون ضربه بدی به سرشون وارد شده برای همین متاسفانه به کما رفتند
حتی ممکنه بمیرند
+چی؟!
روی دو زانو هام افتادم
+مم،ممکنه بمیره ؟! تهیونگ من ؟! اون ...اون نمیمیره درسته ؟! من تازه بخشیدمش ...من
جین:هی بورام اون حالش خوب میشه مطمئنم
+اما هیونگ دکتر. گفت ممکنه بمیره
کوک:تهیونگ ...خوب میشه
لیا:بورام برو لباست رو عوض کن ما اینجا هستیم
با اصرار بچه ها رفتم لباسم. رو عوض کردم و برگشتم کوک منو رسوند رفتیم بالا که...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
پارت سی و چهارم
ویو بورام
جین:میدونی. تهیونگ...
یه نفر یه نامه آورده از. طرف تهیونگ که داخلش نوشته ...نوشته
اون از اول تو رو دوست نداشته و همش یه بازی بوده
+چ،چی؟!
+ا،اما اون گفت دوستم داره
کوک:خدا لعنتت کنه تهیونگ
اومدم حرف بزنم که در باز. شد و دستیار تهیونگ اومد داخل
¶خانم کیم ،خانم کیم
+بله ؟!
¶اقای کیم تهیونگ تصادف کردن
+به من هیچ ربطی نداره ...اون منو ترک کرد من دوسش داشتم (بغض سگی)
¶نه نه اون همش یه نقشه بود میخواستن سوپرایزتون کنند اما تو راه با یه کامیون که انگار رانندش مست بود تصادف کردن
+چ،چی؟!...جین هیونگگ(گریه )
&بورام
ویو کوک
بورام سریع لباسش رو بالا داد و از آرایشگاه اومد بیرون تو خیابان میدوید
مردم جوری نگاش میکردند انگار دیوانه هست
سریع سوار ماشین شدم و رفتم. سمتش
#بورام سوار شو
+اما ..
#کفتم سوار شوو
پرش زمانی به بیمارستان
+آقای کیم تهیونگ کجاست ؟!
@ایشون توی اتاق. عمل هستند
+چ،چی؟!
@ضربه بدی به قسمت سرشون وارد شده. گویا کیسه هوای فرمان باز نشده و سرشون به فرمان برخورد کرده
+کدوم طبقه
@طبقه دوم ته راهرو
+ممنون
ویو بورام
رفتم بالا پشت در اتاق وایستاده بودم
پنج ساعت بعد
بعد از پنج ساعت تهیونگ از اتاق عمل اومد بیرون
دکتر:همراه آقای کیم
+منم
دکتر:ایشون ضربه بدی به سرشون وارد شده برای همین متاسفانه به کما رفتند
حتی ممکنه بمیرند
+چی؟!
روی دو زانو هام افتادم
+مم،ممکنه بمیره ؟! تهیونگ من ؟! اون ...اون نمیمیره درسته ؟! من تازه بخشیدمش ...من
جین:هی بورام اون حالش خوب میشه مطمئنم
+اما هیونگ دکتر. گفت ممکنه بمیره
کوک:تهیونگ ...خوب میشه
لیا:بورام برو لباست رو عوض کن ما اینجا هستیم
با اصرار بچه ها رفتم لباسم. رو عوض کردم و برگشتم کوک منو رسوند رفتیم بالا که...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
۸.۹k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.