Part:2

هایجین:سلام^^پارت جدید^^خب این پارت صحنه های اصمـ*ات داره و همینطور صحنه های خشونت امیز....که داخل پست قرار داده شده....میتونید نخونید و اسیبی به فیک نمیزنه^^اول این قسمت رو بخونید و بعد اگه دوست داشتید دیگ میتونید قسمت های اصماتشو هم از تصاویر بالا بخونید^^))
تونست از اون بوی الکل شدیدی که ا/ت میداد... بوی الفای اشنایی رو حس کنه!
درسته...! اون بوی درخت کاج و سیب... مال جیمین بود!!!
اینبار الفای خون خالص نتونست جلوی اتشفشان درونش رو بگیره... و با یه حرکت دستای زریف امگاش رو محکم گرفت و اون رو به خودش چسبوند....
-متاسفم امگا کوچولو.... ولی میتونی وقتی داری از درد زیرم ناله ک سهل... جیغ میکشی ماجرای این بو هم توضیح بدی!!
امگا که حالا تو دو میلی متری صورت الفاش قرار گرفته بود و با هر تکونی که میخورد باعث میشد لب هاشون به هم بخوره... از ترس لرزی بهش دست داد...
و چشماش خمار شد...
با اینکه نمیدونست الفاش داره درباره ی کدوم بو حرف میزنه....
شاید خودش هم از این تنبیه ها راضی بود؟!
انقدر درگیر افکارش شده بود که نفهمید کی الفای خون خالصش اون رو به اتاق برد و انداختش رو تخت...!
((بقیش بالا))
((هایجین:امیدوارم خوشتون اومده باشه... ^^من رو با کامت های قشنگتون... و لایک هاتون.... سوپراز و اکلیلی کنید خوشگلا^^
هرگز نشه فراموش.... انرژی دادن به من👀میدونم اصن هم قافیه نبود👀))