ترجیح میدادم افسرده باشم

ترجیح می‌دادم افسرده باشم

یکه گوشه بنشینم
محکم بغل بگیرم، تنهایی را
لال شوم در خودم
کر شوم دیگران را
و چشمانم هر تصویر ناخوانده‌ای را
در حلقه آرزوهایم قاب نشوند.

ترجیح می‌دادم....
لب‌هایم در بیهودگی بخشکند.
در نامفهومی حرف‌ها
در واژه‌هایی که بریده شده بودن در معنا

ترجیحم نخندیدن بود
نفهمیدن و ندانستن
ندانستن آنچه که درکِشان، آزار بود و
آزارِشان جبر...

من ترجیحم به تنهایی بود...
به اَنگ‌های قَد کشیده بر پیکرِ درد‌هایم
به نداشتن لیاقت، در تقسیمِ نفس‌هایم
به اصرار‌ بر فراموشی
به تکرار در شنیدنِ...
بیچاره فلانی
بیچاره او که سالهاست در خودش جا مانده‌است.
دیدگاه ها (۱۰)

بعضی وقت‌ها دیر می‌شوددیر می‌رسی..دیر آغوش می‌شوی، نگاهی راو...

با من از پروانه شدن نگوبا من که در پیله تنهایی‌ام دلخوش به پ...

دوست داشتن یک نفر،مثل نقل مکان کردن به یه خونه‌ست.اولش عاشق ...

یک‌روز پاهایم را بر می‌دارمدستانم راچشمانم راقلبم را!و  هر آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط