سناریو استری کیدز وقتی عضو نهمی P
سناریو استری کیدز وقتی عضو نهمی P1
توی اتاق بودم و داشتم تو تیک تاک میگشتم که در اتاق باز شد و چان اومد.
چان : ا/ت ما تصمیم گرفتیم بریم جنگل برای تفریح آخره هفته پاشو آماده شو.
ا/ت : باشه
آماده شدم و رفتم پایین. اعضا داشتن وسایل و داخل ماشین می ذاشتن.
هان : تو هم کمک کن ا/ت دستمون شکست
ا/ت : اومدم.
بعدش همه رفتیم سوار ون شدیم و رفتیم. 1 ساعت و نیم طول کشید وقتی رسیدیم چان و هان و چانگبین رفتن تا چادر بزنن و هیونجین و لینو هم رفتن تا غذا آماده کنن و من و فیلیکس و ای ان هم داشتیم وسایل رو از ماشین در میآوردیم.
ساعت 6 بود و همه چی آماده بود اعضا آتیش روشن کرده بودن و هوا خیلی سرد بود.
توی اتاق بودم و داشتم تو تیک تاک میگشتم که در اتاق باز شد و چان اومد.
چان : ا/ت ما تصمیم گرفتیم بریم جنگل برای تفریح آخره هفته پاشو آماده شو.
ا/ت : باشه
آماده شدم و رفتم پایین. اعضا داشتن وسایل و داخل ماشین می ذاشتن.
هان : تو هم کمک کن ا/ت دستمون شکست
ا/ت : اومدم.
بعدش همه رفتیم سوار ون شدیم و رفتیم. 1 ساعت و نیم طول کشید وقتی رسیدیم چان و هان و چانگبین رفتن تا چادر بزنن و هیونجین و لینو هم رفتن تا غذا آماده کنن و من و فیلیکس و ای ان هم داشتیم وسایل رو از ماشین در میآوردیم.
ساعت 6 بود و همه چی آماده بود اعضا آتیش روشن کرده بودن و هوا خیلی سرد بود.
- ۹.۲k
- ۲۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط