ازدواج زوری پارت سوم

ازدواج زوری : پارت سوم


نزدیک 1 ساعت فقط داشت منو مـ///ـیکرد که بلاخره ازم جدا شد هردو داشتیم نفس نفس میزدیم

-حالا فهمیدی من کیم ؟

+نمی تونستم حرف بزنم چون نا نداشتم و فقط از شدت درد گریه میکردم اومد روم خیمه زد

-فکر کنم بازم میخوایی

+نه...نه... اره فهمیدم کی...هستی

- خوبه حالا بلند شو لباس بپوش و بخواب

با خودم زمزمه کردم و گفتم یجوری میگی بخواب انگار هیچی نشده

- هی شنیدم چه زری زدی

جواب ندادم و رفتم لباس پوشیدم ( مدل لباس در صفحه بعد) چاره ایی نداشتم مجبور بودم برم پیشش بخوابم نشستم رو تخت و دراز کشیدم

-یااااا قبل اینکه خوابت ببره باید چندتا قوانین رو بت بگم

+بگو

- 1:عصبانی بشم خودت میدونی چیکارت میکنم
2:ازین به بعد بخوایی صدام بزنی باید بهم بگی ددی
3:باید بهم احترام بزاری وگرنه خودت میدونی
4:فکر فرار رو از سرت بیرون کن
و هم تره همه باید موقع خواب یا بیداری لباس س ک س ی بپوشی

+چشم

-افرین حالا بگیر بخواب

-شبخیر

+همچنین

صبح شد و از خواب بلند شدم دیدم اقای جئون بیداره و داره با گوشیش کار میکنه

-بلاخره بیدار شدی

+خجالت کشیدم چون فهمیدم خیلی خوابیده بودم

-امشب عروسیمونه گفتم در جریان باشی

+چی عروسی؟ امشب؟

-اره

+اما من نمیخوام باهات ازدواج کنم

-ببینم چی گفتی

+گفتم نمیخوام باهات ازدواج کنم

محکم زد تو صورتم

-تو قلط کردی نمیخوایی ازدواج کنی گفتم اگه بخوایی از دستوراتم پیروی نکنی میدونی چیکارت میکنم (با داد)

+من نمیخوام باهات ازدواج کنم (با داد)

اومد منو انداخت رو زمین و شروع کرد به کتک زدنم

+ولم کننننن منو نزنننننن آییییییی

-گفتم اگه عصبانی شم چه بلایی سرت میارم ( با داد)

+قلط کردم ببخشید باشه باهات ازدواج میکنم فقط تروخدا منو نزن

-معلومه که باید ازدواج کنی یبار دیگه بخوایی عصبانیم کنی دیگه بهت رحم نمیکنم فهمیدی یا نه (با داد)

+بله بله فهمیدم ببخشید معذرت میخوام

-خوبه حالا گمشو پایین صبحونه بخور

بلند شدم رفتم دست و صورتمو شستم داشتم گریه می کردم صورتم از سیلی قرمز شده بود با خودم گفتم چرا من انقد بدبختم از دستشویی که اومدم رفتم صبحانه خوردم و بعدش رفتم حموم کنم که یهو در باز شد......
دیدگاه ها (۱۶)

ازدواج زوری : پارت 6زمان عروسی فرا رسید من خیلی ترسیده بودم ...

ازدواج زوری : پارت 7 یه نگاهی به دور اطرافم کردم که دیدم مام...

ازدواج زوری : پارت دوم وقتی صدای زنگ درو شنیدم از جام مثل یه...

ازدواج زوری : پارت اول نام را : 16 ساله خوشگل و اروم جونکوک ...

چرا حرف منو باور نمیکنی

حسن دارم ازدواج میکنما خوشحالی؟، ...میدونم 🙂😢حداقل از دستم ر...

نام فیک: عشق/نفرتPart: 3☆خب شروع کنیم؟_اوکی.._از کجا شروع کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط