فیک کور پارت۵۱

جیمینم چشاشو میبنده و ا/تو بغل میکنه.
ا/ت:جیمین...جیمین!(بادادوگریه.)
جیمین:ا/ت...تو خوبی؟
ا/ت:نه!نه!کمکم کن...کمک!
جیمین ا/تو از بغلش جدا میکنه و بهش خیره میشه.
جیمین:ا/ت...ببخشید.
ا/ت:نه جیمین تو منو ببخش من قدر دوست داشتن تو رو ندونستم.
جیمین:دیگه...دیگه مهم نیست.(بی حال.)
ا/ت:نه اینطوری نکن..اینطوری نگو!من هنوز دوست دارم.
جیمین:اما من ندارم.
ا/ت:اینو نگو!باشه!اینو نگو!پس الان اینجا چه غلطی میکنی؟!
جیمین:... .
ا/ت:نه چه غلطی میکنی!(گریه میکنه.)
جیمین:اومدم ازت خداحافظی کنم.
ا/ت:خداحافظی برای چی؟
جیمین:... .
ا/ت:گفتم خداحافظی برای چی؟!(با جیغ.)
جیمین:برای... .
ا/ت:برای چی!باتوام!جیمین!(باداد.)
جیمین دست ا/تو میگیره و میکشتش توی یه ساختمون.
ا/ت:نه!جیمین!نه!
ا/تو میندازه توی اتاق و درشو میبنده و قفل میکنه.
ا/ت:نه نه نه،جیمین!لطفا درو باز کن!جیمین!نه!نه!نه!(با جیغ.)
جیمین:ببخشید ا/ت اما...اما یه قولی دادم که نمیتونم بهش عمل کنم!
ا/ت:چه قولی دادی؟!(با جیغ.)
جیمین:... .
ا/ت:چه قولی؟!گفتم چه قولی؟!(با جیغ.)
جیمین:کشتنت!(با جیغ.)

لایک🏚️
#فیک_بی_تی_اس #فیک