🦋🎧

پارت ²⁷

بپرس.
+اون یه هفته ای که من نبودم چیکار میکردی؟
-اون یه هفته انگار جهنم بود. نمیتونستم نه بخوابم نه عذا بخورم نه کاری انجام بدم.
خلاصه اصلا دلم نمیخواد دوباره به اون هفته برگردم.
+ اوایلی که تازه منو دزدیده بودی فک میکردم داخل اتاقم دوربین گذاشتی که بتونی لختم رو ببینی!
ولی الان همچین فکری نمیکنم.
-چرا باید دوربین بزارم درحالی که میتونم زنده ببینمت؟
بعد منو گرفت داخل بغلش و..
-میدونی چیه؟
+ چی؟
-اگه دنیا هم از بین بره من نمیزارم دنیا تورو ازم بگیره.
+اوه حرف های عاشقانه میزنی؟!
-دیگه عزیزم آدم برای معشوقش باید همه کار بکنه.
+عه؟!
-آره.
+بگیر بخواب ول کن این حرفارو .
-باشه.
کم کم پلکام سنگین شدن و خواب رفتم.
صب که شد بلند شدم و کارام رو کردم و آماده شدم و رفتم پایین.
-بیدار شدی؟
+آره.
-آفرین.
+خدمتکارا کجان؟
-فرستادمشون مرخصی.
+آها. پس کی غذا درست میکنه؟
-من.
+اوه ببین کی میخواد غذا درست کنه.
رفتم از پشت اون هیکل درشتش رو بغل کردم ولی دستام به هم نمیرسیدن.
به نظرم خوشمزه ست.
-غذایی که من درست میکنم همیشه خوشمزست.
آه چقدر از خودش تعریف میکنه.
-دوست دارم اون آه رو بجای اینجا داخل اتاق روی تخت بشنوم!
+هی خیلی منحرفیاا.
بعد شروع کرد به خندیدن!
-عاشق همین نگاهتم!
+ غذاتو درست کن عه!
-باشه.
بعد از غذا چند تا از کارامو انجام دادم که عصر شد عصر هم همراه آرن رفتیم بیرون که...
+کیه!؟
-نمیدونم ناشناسه!ولش کن.
+شاید از یه نفری باشه؟
-از این ناشناسا زیاد پیدا میشه!
-همچین شماره داخل گوشیم نیست.
پیام رو باز کرد که نوشته بود:
{من همونم یک روز برات مهم بودم}
بعد نوشت:
{اگه میخوای بفهمی من کیم به این آدرس بیا}
+منظورش چیه؟
اون رو میشناسی؟
-نمیدونم فک کنم باید تنهایی برم!
+نه هر جا بری منم باهات باید بیام.
-ولی.!باشه.
مایل به پارت بعدی؟🦋🎧
دیدگاه ها (۱)

پارت ²⁸{حساس}

پارت ²⁹✨️⛓️

پارت ²⁶

پارت ²⁵

پارت ۳۴لارا از تو عمارت میره بیرون و ات رو به جیمین میگه ات:...

لایو ویورس جونگکوک:🐰🐰: دوست ندارم اینو بازی کنم، ولی سرگرم‌ک...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟵ویوی جونگ کوک:کل تمرکزم روی پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط