Part

Part¹⁰⁷
آسیه: دوروک

دوروک‌: هوم

آسیه: میشه چشمامو باز کنم🙏🏻😇

دوروک‌: نه هنوز باید یکم دیگه صبر کنی

آسیه: آخه صبح که زودتر از همتون بیدار شدم الانم خیلی خوابم میاد
اگه یکم دیگه بسته باشم به خدا همینجا از بیداری زیاد میوفتم😐

دوروک‌: آسیه

آسیه: هوم

دوروک‌: به جای اینکه این‌همه حرف بزنی اگه یکم دیگه صبر می‌کردی تا الان تموم شده بود🤦🏼‍♂️

آسیه: اما واقعاً خسته شدم😕

دوروک‌: اهاااااااا

آسیه: چیشد تموم شد
می‌تونم باز کنم😀

دوروک‌: نخیرم میگم اهاااااا حالا دیدی اون موقع من چی اذیت می‌شدم وقتی بهت می‌گفتم بزار چشمامو باز کنم
بعد توام می‌گفتی وااااایییی دوروک‌ چقدر قر می‌زنی الانم من میگم آسیه خانوم
یکم دیگه باید صبر کنید و حرفم دیگه نزنین😏

آسیه: باشه من دیگه هیچ حرفی نمی‌زنم😒

دوروک‌: آفرین😏

«دو دقیقه بعد»

دوروک‌: چیشد آسیه خانوم دیگه حرفی نمی‌زنی😏
خوابی؟!!

آسیه: نخیرم خواب نیستم
گفتم که دیگه باهات حرف نمی‌زنم😒

دوروک‌: اما آسیه...

آسیه: باشه باشه باز شروع نکن باهات حرف می‌زنم فقط دوباره شروع نکن🤐🙄

دوروک‌: خب حالا میتونی باز کنی

آسیه: اخیش راحت شدم
اگه حتی یک ثانیه دیگم چشمام بسته می... موند....😳
وااااااااااااااااایی دوروک‌
این چقدر قشنگ شدهههه😍🥺
دیدگاه ها (۱)

Part⁷⁹قدیر: آها باشه خداحافظملیسا:خب چی شد ؟قدیر: دوقلو ان ی...

Part ⁸⁰آسیه: دوروککککککدوروک:هااا؟ چیههه ؟ چی شده؟ بچه بدنیا...

Part¹⁰⁶دوروک‌: ههع واقعاً باورم نمیشه یعنی هنوزم متوجه نشدی ...

فراتر از مدرسه

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۳

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط