سیروس ستاروند شاعر الشتری

آقای "سیروس ستاروند" شاعر، نویسنده، خبرنگار، مدرس ادبیات لرستانی، زاده‌ی ۵ شهریور ماه ۱۳۵۸ خورشیدی، در الشتر است.
تحصیلات وی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات است و اکنون به عنوان کارمند در یکی از سازمان‌های دولتی در تهران مشغول به کار است.
وی سه دوره‌ی دو ساله، رییس انجمن ادبی شهرستان الشتر بوده و تاکنون توانسته در جشنواره و همایش‌های مختلفی برگزیده و کسب مقام کند، همچون:
- شاعر برگزیده‌ی دبیرستان‌های استان لرستان
- شاعر برگزیده‌ی و تقدیر شده‌ی دانشگاه‌های غرب کشور
- شاعر برگزیده‌ی نیروی زمینی سپاه   
- شاعر برگزیده‌ و تقدیر شده‌ی شعر رضوی
- شاعر برگزیده‌ی شاعران لک زبان غرب کشور
و...


◇ نمونه‌ی شعر فارسی:
(۱)
شاعر شب‌های پريشانيم
من غزل فصل زمستانيم
قافيه شعر فرو ريختن
مثنوِی آيه ويرانيم
گمشده در باور آيينه‌ها
حادثه يک شب طوفانيم
داغ‌تر از حجم سکوت کوير
سايه يک مرد بيابانی‌ام
وسعت پر پنجره‌ای می‌کشم
با قلم طفل دبستانيم
نصرمن‌الله عجب غربتی‌ست
کافر مظلوم مسلمانيم
ای همه بيداد زمان در دلت
من ز تبار يل ايرانيم
پشت عطش‌های دلم مانده‌ام
با همه عادت بارانيم.


(۲)
[بانو]
مرا به نام تو سوگند
از مخمل‌کوه لبانت که می‌گذرم
به سپیدکوه گردنت می‌رسم
آنجا که هزاران قندیل یخ بسته‌ی گیسوانت آبشاری‌ست
که بر صخره‌های عظیم شانه‌هایت فرو می‌ریزند
تا رودهای دست من
                            به چشمه‌سارانی بدل شوند
که گندمزاران گونه‌هایت را
که در اندوه دشت‌های تشنه‌ی تنت گل انداخته‌اند
را به آبادانی ابدی بکشاند
و هزاران سال آن‌طرف‌تر از تمدن گمشده‌ی تنت
به تپه‌های شنی سینه‌ات می‌رسم
که پاهایم در آنها فرو می‌روند
         و گم می‌شوم در شیارهای متناوب دستانت
آنجا که یادگارری‌ست از اهرام ثلاثه مصر
آن دم
که پاهایم را به راز جاودانگی چشم‌هایت می‌کشانند
که قربانگاه خدایانی‌ست
که بر فراز طاق‌های پیوسته ابروانت
مرا فری ایزدی داده‌اند
تا یک‌بار دیگر من کاشف سرزمین گمشده‌ی خورشید باشم
***
بانو مرا به نام تو سوگند
سنگ
         سنگ
                 دیوارهای
                                  پاسارگاد 
                                                قامتت مقدسند.




گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
دیدگاه ها (۱)

رفیق صابر

ایمان یادآور

ترجمه‌ی شعرهایی از ریباز محمود

بهمن مهرابی شاعر خرم آبادی

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط