شبست و موعد دیدار سراغ از من نمیگیری

شبَ‌ست وُ موعدِ دیدار سراغ از من نمی‌گیری؟
شُده بی‌مِهری‌اَت تـکرار سراغ از من نمی‌گیری؟
به‌گرمی یا تبِ خواهش به‌شوقِ عشق‌وُ آرامش
نَبودی‌لحظه‌ای غمخوار سراغ از من نمی‌گیری؟
شکفته "غنچه‌ٔ" لبخند‌ به دیدارت شَوَم خرسند
بمانَم تـا "سَـحَر" بیدار، سراغ از من نمی‌گیری؟
شقایق‌ْ نسترنْ چیدم به سازَت جمله رقصیدم
به‌ دستم پنجه‌ٔ "گیتار" سراغ از من نمی‌گیری؟
خیابان خیس و بـارانی هـوایِ "بوسه" پنهانی
برهنه‌ پا وُ "لیــلی‌وار" سراغ از من نمی‌گیری؟
بـه "باغِ" خیـسِ آیینه، نَفَـس "زندانیِ" سینه،
تَنَـم آتش "لبَـم" گُلزار سراغ از من نمی‌گیری؟
شبِ‌ ظلمانیِ خاموشْ لباسم خُفتـه در آغوش
جهانی بَر سَرَم "آوار" سراغ از من نمی‌گیری؟
به انگورِ لَبِ "مُـرداد" بـه شیرین/کاریِ فرهـاد
تو! تنـها یاور وُ دلـدار سراغ از من نمی‌گیری؟
دیدگاه ها (۷)

شب و تاریکی و ظلمت شده ایام بعد از تو کجا پیدا کنم پشت کدامی...

با من تو بمان ستاره ی بیتا باشدر خواب شبم زمزمه ی رویا باشمه...

حیف از نقش خیالی که توهم شده استفرش تا عرش لگد خورده ی مردم ...

داد از غمِ جدائی  ای نغمه خوان کجائی؟در  حسرتِ  نگاهت  سروِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط