حیف از نقش خیالی که توهم شده است

حیف از نقش خیالی که توهم شده است
فرش تا عرش لگد خورده ی مردم شده است
زندگی عالی عالی ست،ولی در این بین
حال من مثل درختی ست که هیزم شده است !
در خودم حل شدم و کم شدم و دم نزدم
تا نگویند که محتاج ترحم شده است
عشق، انگشتر اعجاز سلیمان نبی ست
که در این زندگی بی هیجان گم شده است !
در پی ام آمده ای، بیست و اندی سال است
زندگی ! فکر کنم سوء تفاهم شده است !
دیدگاه ها (۲)

شبَ‌ست وُ موعدِ دیدار سراغ از من نمی‌گیری؟شُده بی‌مِهری‌اَت ...

شب و تاریکی و ظلمت شده ایام بعد از تو کجا پیدا کنم پشت کدامی...

داد از غمِ جدائی  ای نغمه خوان کجائی؟در  حسرتِ  نگاهت  سروِ ...

تو را از دست دادم، آی آدم‌های بعد از تو!چه کوچک می‌نماید پیش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط