کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و

🌾
کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و
می‌شد رفت پشت آن ایستاد. کاش دنیا در
خروجی داشت که می‌شد از آن بیرون زد و رفت
توی حیاط پشتی آن و دراز کشید و خوابید یا در
بی خیالی محض دست‌ها را توی جیب گذاشت و
سوت زد یا در تنهایی مطلق نشست و سیگار
کشید و قهوه خورد. کاش می‌شد دنیا را، منظورم
این است همه دنیا را، همه دنیا را با ستاره ها
و کهکشان ها و آسمان ها و زمین هایش، مثل
قالی لوله کرد و کنار گذاشت.

مصطفی مستور
دیدگاه ها (۶)

من دیوانه نبودم، منتها می‌خواستم شبیه دیوانه‌ها بنظر برسم. ا...

سلامبر آن ها که جراحت هایِ من خشنودشان می کند :)-محمود درویش

‹گاهی آماده ام همه چیزم را بدهمتا هیچ پیوندی با جهان انسان ه...

غصه های دنیا کم یا کوچک نمی شوندتو باید بزرگ شوی :)

٬٬روی نیمکت پارک نشسته بود و کلاغ ها رو میشمرد تا بیاد بهشون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط