Kiss me
Kiss me
p 3
ات : نشنیدی ؟؟؟ گفتم فضولیش به تو نیومدهه
کوک : ببین من عینه اون پسره نیستم نازتو بکشما ... من ریستم ( داد )
ات : شما پسرا همتون لنگه همین
کوک : اها که لنگه همیم
ات : اره لنگه همین واسه اینکه وقتای خالیتونو پر کنین به همه میپرین
کوک : ما که بال نداریم ( نمیدونم چرا ولی خندم گرفت )
ات : بیشورررر چقد تو .... خنگییی
کوک : چی گفتی ؟؟؟
ات : چیزی که شنیدی من عینه اون یونای هول نیستم که بخوام واسه حرفایی که میزنی گریه کنم من خیلی مشکلات بدتری از این داشتم
جانگکوک :
نه ولی خدایی این دختر چه جراتی داره باحاله ...حقیقتش دلم سوخت نمیدونم چرا منی که دلم از سنگ بود .
ات : اگرم میخوای اخراجم کنی راحت باش برگه رو بده ...
کوک : فردا ساعت ۶ اینجا باش ( سرد )
ات : دیوونه
کوک : شنیدم
ات : من هرچی میگم که بشنوی ...
کوک: فردا دیر نکنی وگرنه ....
ات : هوم وگرنه چی ؟؟؟
کوک : حقوقتو کم میکنم
ات : زکی
کوک: خیلی پرویی
ات : اختیار دارین قربان ... فعلا خدافظ
جانگکوک :
ات رفت بیرون خواستم ببینم امروز چشه ولی نتونستم بپرسم
زنگ زدم به ته
مکالمشون ~>
ته : سلام یه یادی از ما کردی
کوک : کار دارم برا همین زنگ زدم ( سرد )
ته : بگو
کوک : مشخصات کیم ات رو تا ده دیقه دیگه واسم بفرست و با هرکی که میگرده و امشب قراره کجا بره
ته : اوه اوه عاشق شدی
کوک : ببند دهن...تو (( دوستان فیکه جبهه نگیرین ))
ته : تو ادم نمیشی
کوک : ده دیقه دیگه بفرست
........
فلش بک به ده دیقه بعد ~>
مشخصاتش رو کی میدونین ))))
کوک : اوه پس که اینجور دختریه ( یه کم بلند )
یونا : ببخشید
کوک : پدر و مادرت بهت در زدن یاد ندادن
یونا : معذرت ات کارتون داره
کوک : خانم کیم
یونا : بله معذرت میخوام
کوک : تو مقامت از اون پایین تره
یونا : بله فهمیدم
کوک : برو
مکالمشون ~>
کوک : چیه
...... : ببخشید من این خانم رو یه جا پیدا کردم الان تو بیمارستان هستن چاقو خردن
کوک : میشه لوکیشن واسم بفرستین
..... : بله چشم
فلش بک به بیمارستان ~>
کوک : سلام کیم ات ؟؟؟
منشی : تو اتاق عملن الان دکترشون میاد
کوک : مرسی
جانگکوک :
وقتی این حرف رو زدن انگار رو سرم یه سطل اب سرد ریختن چشمام تار میدید
دستام رو سرم بود که یه نفر دستاشو گذاشت رو شونم
ته :جونگکوک ؟؟؟ داری گریه میکنی ؟؟؟؟
کوک : نه اشغال رفته تو چشمم
ته : اره معلومه
دکتر : همراه خانم کیم
کوک : ب . بله
دکتر : شما کیش میشین ( شما کیشمیشی ؟؟ 🤣)
کوک : م.من دوست پسرشم
ته : داداششم
دکتر : خب چاقو خیلی بد خورده ولی عمل خوب بود احتمال زنده موندنش ۱۰ درصده و الان تو کماست ....
کوک : دکتر تروخدا که کاری کنین ( گریه )
ته : ((( اینکه الان گفت اشغال تو چشمم رفته ))
دکتر : دست من نیست
کوک : خواهش میکنم
دکتر : تنها کاری که میتونین بکنین پیدا کردن قاتله ......
لایککککک ووو کامنت 💙💤
p 3
ات : نشنیدی ؟؟؟ گفتم فضولیش به تو نیومدهه
کوک : ببین من عینه اون پسره نیستم نازتو بکشما ... من ریستم ( داد )
ات : شما پسرا همتون لنگه همین
کوک : اها که لنگه همیم
ات : اره لنگه همین واسه اینکه وقتای خالیتونو پر کنین به همه میپرین
کوک : ما که بال نداریم ( نمیدونم چرا ولی خندم گرفت )
ات : بیشورررر چقد تو .... خنگییی
کوک : چی گفتی ؟؟؟
ات : چیزی که شنیدی من عینه اون یونای هول نیستم که بخوام واسه حرفایی که میزنی گریه کنم من خیلی مشکلات بدتری از این داشتم
جانگکوک :
نه ولی خدایی این دختر چه جراتی داره باحاله ...حقیقتش دلم سوخت نمیدونم چرا منی که دلم از سنگ بود .
ات : اگرم میخوای اخراجم کنی راحت باش برگه رو بده ...
کوک : فردا ساعت ۶ اینجا باش ( سرد )
ات : دیوونه
کوک : شنیدم
ات : من هرچی میگم که بشنوی ...
کوک: فردا دیر نکنی وگرنه ....
ات : هوم وگرنه چی ؟؟؟
کوک : حقوقتو کم میکنم
ات : زکی
کوک: خیلی پرویی
ات : اختیار دارین قربان ... فعلا خدافظ
جانگکوک :
ات رفت بیرون خواستم ببینم امروز چشه ولی نتونستم بپرسم
زنگ زدم به ته
مکالمشون ~>
ته : سلام یه یادی از ما کردی
کوک : کار دارم برا همین زنگ زدم ( سرد )
ته : بگو
کوک : مشخصات کیم ات رو تا ده دیقه دیگه واسم بفرست و با هرکی که میگرده و امشب قراره کجا بره
ته : اوه اوه عاشق شدی
کوک : ببند دهن...تو (( دوستان فیکه جبهه نگیرین ))
ته : تو ادم نمیشی
کوک : ده دیقه دیگه بفرست
........
فلش بک به ده دیقه بعد ~>
مشخصاتش رو کی میدونین ))))
کوک : اوه پس که اینجور دختریه ( یه کم بلند )
یونا : ببخشید
کوک : پدر و مادرت بهت در زدن یاد ندادن
یونا : معذرت ات کارتون داره
کوک : خانم کیم
یونا : بله معذرت میخوام
کوک : تو مقامت از اون پایین تره
یونا : بله فهمیدم
کوک : برو
مکالمشون ~>
کوک : چیه
...... : ببخشید من این خانم رو یه جا پیدا کردم الان تو بیمارستان هستن چاقو خردن
کوک : میشه لوکیشن واسم بفرستین
..... : بله چشم
فلش بک به بیمارستان ~>
کوک : سلام کیم ات ؟؟؟
منشی : تو اتاق عملن الان دکترشون میاد
کوک : مرسی
جانگکوک :
وقتی این حرف رو زدن انگار رو سرم یه سطل اب سرد ریختن چشمام تار میدید
دستام رو سرم بود که یه نفر دستاشو گذاشت رو شونم
ته :جونگکوک ؟؟؟ داری گریه میکنی ؟؟؟؟
کوک : نه اشغال رفته تو چشمم
ته : اره معلومه
دکتر : همراه خانم کیم
کوک : ب . بله
دکتر : شما کیش میشین ( شما کیشمیشی ؟؟ 🤣)
کوک : م.من دوست پسرشم
ته : داداششم
دکتر : خب چاقو خیلی بد خورده ولی عمل خوب بود احتمال زنده موندنش ۱۰ درصده و الان تو کماست ....
کوک : دکتر تروخدا که کاری کنین ( گریه )
ته : ((( اینکه الان گفت اشغال تو چشمم رفته ))
دکتر : دست من نیست
کوک : خواهش میکنم
دکتر : تنها کاری که میتونین بکنین پیدا کردن قاتله ......
لایککککک ووو کامنت 💙💤
۱۲.۳k
۱۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.