My moon p2
1به همونی که تورو اورد اینجا ارباب میگی
2بدون اجازش جایی نمیری
3رو حرفش حرف نمیزنی
4هرچی خواست به موقع میبری
10-
28-
30
ات. تورو خدا بسه فهمیدم فقط یه اتاق لازممه که این وسایلامو بزارم
آجوما برو طبقه کنار در سیاه طلایی که مشکیه ماله توعه
ات. ممنون
ویو ات
رفتم بالا وای چه اتاق بزرگی اندازه کل خونه ماست یه لباس روی تخت گذاشته بودن یه لباس خدمتکار رفتم لباس هامو چیدم تو کمد اتاق بعد رفتم یه دوش گرفتم امدم بیرون موهامو خشک کردم از بالا بستم لباسی که گذاشته بودنو پوشیدم اصلا باهاش راحت نیستم رفتم پایین تا برای اون شتر مرغ قهوه درست کنم
قهوه رو درست کردم بردم بالا درو زدم کسی جواب نداد دوباره زدم کسی جواب نداد دیگه رفتم دخل هیچ کس نبود
ات. اخیشش نیستش اتاقش چه قشنگه دارکه ولش کن حالا مه نیست یکم خودمو خالی کنم
ات. شتر مرغ عنتر میمون قانون هارو بهش بگو(اداشو در میاره) زارت برینین تو قانون هات چقدر زشتیی(رو به عکسش) نه خدایی جذابی خیلیم سکسی داشتم همنطوری حرف میزدم که یهو دستی رو شونم احساس کردم که با عث شد جیغ بزنم
ات. جیغغغ
کوک. زهر مار چته
ات. ا ا ارباب؟
کوک. جذاب سکسی؟ هوم؟
ات. عه.. چیزه.. آجوما صدام میکنه من رفتم بدوبدو رفتم بیرون
کوک. چه خنگه که گوشیش زنگ خورد
یونگی. سلام کوک
کوک. سلام چیشده؟
یونگی. امشب قراره با جون مین قرارداد ببندیم آماده ای دیگه؟
کوک. ببین خودتم میدونی از جا های شلوغ بدم میاد پس بهش بگو یه جا دیگه قرارداد رو ببندیم
یونگی. اتفاقا گفتم ولی گفت که نمیشه
کوک. نمیشه؟ خودشو چی حساب کرده مردیکه عوضی نشونش میدم هنوز نمیدونه قراره چه بلایی سرش بیاد
یونگی. آروم باش ساعت9قرار داد رو میبندیم تو بار... منتظرتم
کوک. اوکی قط کرد
ویو ات
وایی حوصلم سر رفته چیکار کنم اینجا هم تمیز کردم بزار برم با اجوما حرف بزنم رفتم پیش آجوما دیدم که داره کیفشو بر میداره
ات. آجوما کجا داری میری؟
آجوما. دخترم من تا یه هفته نیستم چون پسرم حالش خوب نیست
ات. یعنی من تنها میمونم
آجوما. نگران نباش فقط یه هفتس شاید کم تر فعلا مواظب خودت باش رفتش
ات. حیح توف تو این زندگی رفتم رو کاناپه نشسنم که اون پسره الدنگ امد پایین سریع بلند شدم
ات. سـ سـ سلام ارباب
کوک. میدونی که اجوما رفته
ات. اااره
کوک. خب تو اشپزی میکنی از این به بعد راستی امشبم من دارم میرم بیرون شاید دیر وقت برگشتم
ات. به عنم(آروم)
کوک. واینم بگم کر نیستم میشنوم
ات...
کوک رفت بالا تو اتاقش
پرش زمانی به شب ویو کوک
اماده شدم به خودم رسیدم رفتم پایین دیدم ات داره موچ دستشو مساژ میده
ویو ات
داشتم کار میکردم که دستم پیچ خورد ماساژ میدادم که با صدای اون پسره به خودم امدم سرم. بالا کردم دیدم..
ادامه دارد..
حمایت کنید ♥
2بدون اجازش جایی نمیری
3رو حرفش حرف نمیزنی
4هرچی خواست به موقع میبری
10-
28-
30
ات. تورو خدا بسه فهمیدم فقط یه اتاق لازممه که این وسایلامو بزارم
آجوما برو طبقه کنار در سیاه طلایی که مشکیه ماله توعه
ات. ممنون
ویو ات
رفتم بالا وای چه اتاق بزرگی اندازه کل خونه ماست یه لباس روی تخت گذاشته بودن یه لباس خدمتکار رفتم لباس هامو چیدم تو کمد اتاق بعد رفتم یه دوش گرفتم امدم بیرون موهامو خشک کردم از بالا بستم لباسی که گذاشته بودنو پوشیدم اصلا باهاش راحت نیستم رفتم پایین تا برای اون شتر مرغ قهوه درست کنم
قهوه رو درست کردم بردم بالا درو زدم کسی جواب نداد دوباره زدم کسی جواب نداد دیگه رفتم دخل هیچ کس نبود
ات. اخیشش نیستش اتاقش چه قشنگه دارکه ولش کن حالا مه نیست یکم خودمو خالی کنم
ات. شتر مرغ عنتر میمون قانون هارو بهش بگو(اداشو در میاره) زارت برینین تو قانون هات چقدر زشتیی(رو به عکسش) نه خدایی جذابی خیلیم سکسی داشتم همنطوری حرف میزدم که یهو دستی رو شونم احساس کردم که با عث شد جیغ بزنم
ات. جیغغغ
کوک. زهر مار چته
ات. ا ا ارباب؟
کوک. جذاب سکسی؟ هوم؟
ات. عه.. چیزه.. آجوما صدام میکنه من رفتم بدوبدو رفتم بیرون
کوک. چه خنگه که گوشیش زنگ خورد
یونگی. سلام کوک
کوک. سلام چیشده؟
یونگی. امشب قراره با جون مین قرارداد ببندیم آماده ای دیگه؟
کوک. ببین خودتم میدونی از جا های شلوغ بدم میاد پس بهش بگو یه جا دیگه قرارداد رو ببندیم
یونگی. اتفاقا گفتم ولی گفت که نمیشه
کوک. نمیشه؟ خودشو چی حساب کرده مردیکه عوضی نشونش میدم هنوز نمیدونه قراره چه بلایی سرش بیاد
یونگی. آروم باش ساعت9قرار داد رو میبندیم تو بار... منتظرتم
کوک. اوکی قط کرد
ویو ات
وایی حوصلم سر رفته چیکار کنم اینجا هم تمیز کردم بزار برم با اجوما حرف بزنم رفتم پیش آجوما دیدم که داره کیفشو بر میداره
ات. آجوما کجا داری میری؟
آجوما. دخترم من تا یه هفته نیستم چون پسرم حالش خوب نیست
ات. یعنی من تنها میمونم
آجوما. نگران نباش فقط یه هفتس شاید کم تر فعلا مواظب خودت باش رفتش
ات. حیح توف تو این زندگی رفتم رو کاناپه نشسنم که اون پسره الدنگ امد پایین سریع بلند شدم
ات. سـ سـ سلام ارباب
کوک. میدونی که اجوما رفته
ات. اااره
کوک. خب تو اشپزی میکنی از این به بعد راستی امشبم من دارم میرم بیرون شاید دیر وقت برگشتم
ات. به عنم(آروم)
کوک. واینم بگم کر نیستم میشنوم
ات...
کوک رفت بالا تو اتاقش
پرش زمانی به شب ویو کوک
اماده شدم به خودم رسیدم رفتم پایین دیدم ات داره موچ دستشو مساژ میده
ویو ات
داشتم کار میکردم که دستم پیچ خورد ماساژ میدادم که با صدای اون پسره به خودم امدم سرم. بالا کردم دیدم..
ادامه دارد..
حمایت کنید ♥
۱۸.۳k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.