꙳ همکلاسی غیرتی
꙳ همکلاسی غیرتی
Part 10
جونگ کوک : باشه
رفتیم پیش بند امونو بستیم
جونگ کوک : ا/ت
ا/ت : بله
جونگ کوک : میگم راستش.... راستش من خیلی اشپزی بلد نیستم
ا/ت : اشکال نداره یاد میگیری
جونگ کوک : خب من چی می خواهی درست کنی؟
ا/ت : کیمباپ
جونگ کوک : من چیکار کنم؟
ا/ت تو هویجا رو خرد کن
جونگ کوک : باشه
ا/ت : شکر و سس سویا کجاست؟
جونگ کوک : اونجا ( اشاره به کشو )
ا/ت : اها
(چند دقیقه بعد)
داشتم تخم مرغ ها رو می شکوندم که یک دفه دست کسی دورم حلقه شد
جونگ کوک : پرنسس کوچولوم که خسته نشده؟
ا/ت : نه نشده
جونگ کوک : تموم شد الان چیکار کنم
ا/ت : ام می تونی ببینی برنج درست شده یا نه؟
جونگ کوک : اره درست شده
ا/ت : میاری برام
جونگ کوک : بیا
ا/ت: میسی عشقم
داشتم برنج رو لای جلبک ها می راستم که جونگ کوک گفت
جونگ کوک : چطوری این کار رو می کنی؟
ببین اول مواد رو میزاری داخل برنج و بعد جلبکارو دورش می پیچی
جونگ کوک : اینجوری؟
ا/ت : افرین چقدر خوب تونستی
جونگ کوک : خودمم دارم به خودم شک می کنم 😂
بلاخره اماده شد و وقتی خوردیم دیدم عالی شده
جونگ کوک: عالی شده
ا/ت : میشه فیلمم ببینم
جونگ کوک : اره حتما
داشتیم فیلم می دیدیم که وسط فیلم صحنه دار شد و جونگ کوک امد سمتم
جونگ کوک : بیبی
ا/ت : نه
جونگ کوک : ( نگاه های خمار )
ا/ت : جلو نیا وگرنه با این مازیکه صورتتو خط خطی می کنم
ادمین : نپرسید ماژیک از کجا امد 😂
افتاد دنبالم منم رفتم یه جا قایم شدم
و از پشت پریدم روش
ا/ت :خب اقای جئون حالا نوبت منه
و شروع کردم براش گوشای خرگوشی کشیدم
حالا بیشتر شکل خود واقعیت شدی ( خنده)
حمایت....... 💜؟
Part 10
جونگ کوک : باشه
رفتیم پیش بند امونو بستیم
جونگ کوک : ا/ت
ا/ت : بله
جونگ کوک : میگم راستش.... راستش من خیلی اشپزی بلد نیستم
ا/ت : اشکال نداره یاد میگیری
جونگ کوک : خب من چی می خواهی درست کنی؟
ا/ت : کیمباپ
جونگ کوک : من چیکار کنم؟
ا/ت تو هویجا رو خرد کن
جونگ کوک : باشه
ا/ت : شکر و سس سویا کجاست؟
جونگ کوک : اونجا ( اشاره به کشو )
ا/ت : اها
(چند دقیقه بعد)
داشتم تخم مرغ ها رو می شکوندم که یک دفه دست کسی دورم حلقه شد
جونگ کوک : پرنسس کوچولوم که خسته نشده؟
ا/ت : نه نشده
جونگ کوک : تموم شد الان چیکار کنم
ا/ت : ام می تونی ببینی برنج درست شده یا نه؟
جونگ کوک : اره درست شده
ا/ت : میاری برام
جونگ کوک : بیا
ا/ت: میسی عشقم
داشتم برنج رو لای جلبک ها می راستم که جونگ کوک گفت
جونگ کوک : چطوری این کار رو می کنی؟
ببین اول مواد رو میزاری داخل برنج و بعد جلبکارو دورش می پیچی
جونگ کوک : اینجوری؟
ا/ت : افرین چقدر خوب تونستی
جونگ کوک : خودمم دارم به خودم شک می کنم 😂
بلاخره اماده شد و وقتی خوردیم دیدم عالی شده
جونگ کوک: عالی شده
ا/ت : میشه فیلمم ببینم
جونگ کوک : اره حتما
داشتیم فیلم می دیدیم که وسط فیلم صحنه دار شد و جونگ کوک امد سمتم
جونگ کوک : بیبی
ا/ت : نه
جونگ کوک : ( نگاه های خمار )
ا/ت : جلو نیا وگرنه با این مازیکه صورتتو خط خطی می کنم
ادمین : نپرسید ماژیک از کجا امد 😂
افتاد دنبالم منم رفتم یه جا قایم شدم
و از پشت پریدم روش
ا/ت :خب اقای جئون حالا نوبت منه
و شروع کردم براش گوشای خرگوشی کشیدم
حالا بیشتر شکل خود واقعیت شدی ( خنده)
حمایت....... 💜؟
۶۴.۳k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.