دل من عادت داشت

دل من عادت داشت،
که بماند یک جا!
به کجا؟
معلوم است!
به در خانه ی تو...
دل من عادت داشت
که بماند آنجا،
پشت یک پرده ی توری
که تو هرروز آن را به کناری بزنی...
دل من ساکن دیوار و دری،
که تو هرروز از آن میگذری...
دل من ساکن دستان تو بود...
دل من گوشه ی یک باغچه بود،
که هرروز به آن مینگری...
راستی! دل من را دیدی؟
آن را گم کردم...!

#مهدی_اخوان_ثالث
دیدگاه ها (۰)

«در رسیدن به توتنها راه،گذشتن است...»🌸🍃🌸🍃

ثبت است بر جریده عالم دوامِ تو!♥️♥️🦋

میخوام عذرخواهی کنم از تمام زن هایی که بهشون گفتم زیبا، قبل ...

خوش باش و بدی مکن نه برگ گلی به شاخه ها می ماند نه هیچ کسی ب...

چرا حرف منو باور نمیکنی

𝔻𝕣𝕖𝕒𝕞 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕞𝕖⁷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط