نگاهم به دندونای یکی درمیون با مزه ش بود ..
نگاهم به دندونای یکی درمیون با مزهش بود ..
پرسیدم :
- کلاس چندمی خانوم کوچولو ؟!
با سر انگشت لثهشو که لابد خارش و التهاب داشت لمس کرد
+ کوچولو نیستم دیگه ! بزرگ شدم ! دیگه قراره برم کلاس سوم !
خندهم گرفت
- یعنی کلاس دومی بودی امسال ؟!
سرشو تکون داد
+ اوهوم !
دست زدم زیر چونهم
- دوست داری زودتر بزرگ شی ؟!
چشماش برق زد از شوق
+ اوهوم !
خیره شدم به چشمای سیاه شفافش . دلم میخواست بهش بگم همهی آدم بزرگای دور و برت یه روزی مثلِ تو بودن ، منم مثل تو بودم ، دلم میخواست بهش بگم همهمون مثل تو بودیم ..
همهی ما به ظاهر آدم بزرگا ، یه روزی توو بچگیامون ، یواشکی یکی دو سال گذاشتیم رو سن واقعیمون که بزرگتر به نظر بیایم ، که خفنتر باشیم مثلا ، که زودتر بزرگ شیم که بلکهم قدمون برسه به قامتِ آرزوهامون ولی سن و سال دار که شدیم دیدیم ای دل غافل ! عمرمون گذشته و شدیم آدم بزرگهای که قبلا آرزوشو داشتیم اما هیچی به هیچیتر از قبلمونیم و نه اثری مونده از دلخوشیِ بچگیامون و نه خبری هست از زرق و برقی که انتظار داشتیم از بزرگیامون !
خواستم بهش بگم الانم مثل همیم ! ما آدم بزرگا هم وقتی یکی از سن و سالمون میپرسه ، با تردید عدد و رقمارو میذاریم کنار هم، نه برای کم کردنش ؛ برای اینکه وحشت نکنیم از هیبت عددا ، برای اینکه هولمون نگیره از گذر زمان ، که وهم نگیردمون از فرصتایی که هدر دادیم ، که دلمون نگیره از زمانِ کمی که باقی مونده برامون ..
دلم میخواست بگم اما سکوت کردم ! یه حرفایی گفتنی نیست ، شنفتنیم نیست ، فقط باید به وقتش تجربهشون کنی تا بفهمی !
•••
#عاشقانه_خاص#بیو#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیبا#سردار #دلها#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
پرسیدم :
- کلاس چندمی خانوم کوچولو ؟!
با سر انگشت لثهشو که لابد خارش و التهاب داشت لمس کرد
+ کوچولو نیستم دیگه ! بزرگ شدم ! دیگه قراره برم کلاس سوم !
خندهم گرفت
- یعنی کلاس دومی بودی امسال ؟!
سرشو تکون داد
+ اوهوم !
دست زدم زیر چونهم
- دوست داری زودتر بزرگ شی ؟!
چشماش برق زد از شوق
+ اوهوم !
خیره شدم به چشمای سیاه شفافش . دلم میخواست بهش بگم همهی آدم بزرگای دور و برت یه روزی مثلِ تو بودن ، منم مثل تو بودم ، دلم میخواست بهش بگم همهمون مثل تو بودیم ..
همهی ما به ظاهر آدم بزرگا ، یه روزی توو بچگیامون ، یواشکی یکی دو سال گذاشتیم رو سن واقعیمون که بزرگتر به نظر بیایم ، که خفنتر باشیم مثلا ، که زودتر بزرگ شیم که بلکهم قدمون برسه به قامتِ آرزوهامون ولی سن و سال دار که شدیم دیدیم ای دل غافل ! عمرمون گذشته و شدیم آدم بزرگهای که قبلا آرزوشو داشتیم اما هیچی به هیچیتر از قبلمونیم و نه اثری مونده از دلخوشیِ بچگیامون و نه خبری هست از زرق و برقی که انتظار داشتیم از بزرگیامون !
خواستم بهش بگم الانم مثل همیم ! ما آدم بزرگا هم وقتی یکی از سن و سالمون میپرسه ، با تردید عدد و رقمارو میذاریم کنار هم، نه برای کم کردنش ؛ برای اینکه وحشت نکنیم از هیبت عددا ، برای اینکه هولمون نگیره از گذر زمان ، که وهم نگیردمون از فرصتایی که هدر دادیم ، که دلمون نگیره از زمانِ کمی که باقی مونده برامون ..
دلم میخواست بگم اما سکوت کردم ! یه حرفایی گفتنی نیست ، شنفتنیم نیست ، فقط باید به وقتش تجربهشون کنی تا بفهمی !
•••
#عاشقانه_خاص#بیو#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیبا#سردار #دلها#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
۲۱.۷k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱