mycharmingbully

#my_charming_bully
Part²³

_آها یه چیز دیگه یادم اومد... دفعه بعد خواستی واسه کسی قلدری کنی.. واسه کسی قلدری کن که مثل خودت شیرین عقل باشه.. هوم

جیمین روش رو برگردودند سمتم و داشت میومد به سمت من که کای بلند شد و
خونی که داشت از بینی و لبش میومد رو پاک کرد و داد زد
@پارک جیمیننننننن
که جیمین وایساد و کای ادامه داد
@تو که از هانا بدت میومد... هر روز بهش تیکه مینداختی و اذیتس میکردی... چیشده؟
هه نکنه...
یه قدم به جلو اومد و ادامه داد
@نکنه عاشقش شدی... هوم
که جیمین وحشیانه برگشت سمت کای و به سمتش حرکت کرد و گلوشو گرفت و داشت خفش میکرد و من فقط داشتم نگاه میکردم و خشکم زده بود که به خودم اومدم و دیدم کای داره به جیمین مشت میزنه.. اونم به کجا(#منحرف_نباشید) به فیسششش
به سمت کای قدم برداشتم و بالگد پرتش کردم اونور
و جیغ زدم
+آشغال.. حرومیییییییی(جررر دادن حنجره)
بنال دردت چیه
همزمان با حرفی که بهش میزدم بهش نزدیک شدم و به اونجاش(#منحرف_باشید) زدم که به خودش پیچید
+منو ببین.... دفعه آخرت باشه که به من نزدیک میشی.... هوم؟ وگرنه مجبورم میکنی که با روش های بد تری رو به رو بشی... مرتیکه هرزه بلند شدم و رو شکمش لگد کردم و دست جیمینو گرفتم و رفتیم و کای غرق خون...
که یهو ناله کرد نمیدونم چرا یهو مثل چی نگران شدم و برگشتم سمتش
+چیشدی؟
_هیچی.. آهههه لبم
با دستم خونی که کنار لبش اومده بود رو پاک کردم
+بیا بریم خونه یه یخ بزارم و پمباد بزنم
داشتم میرفتم که یهو دستم از پشت کشیده شد و افتادم تو بغلش که تو چشماش نگاه کردم
_ببینم... تو الان واسه من نگران شدی؟
+عاممم خب بد کتک خوردی هر کسی بود نگرانت میشد...(خنده ضایع)
_آهــا(نگاه مشکوک)
شب... هتل)
_آیییییی چقدر سردههه
+خب خنگه اسمش یخه
_برش دارررر یخ کردم
+سون چی وو(دستت رو بردار)
_نا اُرُس سُ چبال چم چی وو اُرُمی رانگ هانا دِگی جُنه(یخ کردم... تو رو خدا برش دار تا قبل اینکه با یخ یکی بشم)
+مثل بچه های یک ساله میمونی جیمین اینننن یخه یخخخ کمک میکنم لبت باد نکنههههه
ایشششش خیر سرت پسری از منم بیشتر ناز میکنی
_نا (یا چُ)(من؟)
+اوهوم تو
+آههه مهم نیست من میخوابم
_یاااا پاشو ببینم شام نخوردی
+مهم نیست الان پا میشم برا تو درست میکنم بعد میخوابم
_من خودم بلدم.. نگران من نباش
+من نگرانت نبودم
_اگه نبودی مس چرا میخواستی..
+چون آدم خیلی مهربونی ام

خب سلام.. بچه ها یه رمان جذاب دارم مینویسم این تموم شد آپش میکنم از یونگیه
و محظ اطلاع به محض اینکه تاریخ مسدودی اون میج تموم بشه همین پارت ها رو توی اون پیج میزارم.. خلاصه دیگه. شب بخیر عسلام
دیدگاه ها (۱)

#my_charming_bullyPart²⁴_هه نه بابا نکشیمون مهربون+نه من دخت...

#my_charming_bully part²⁵_آره از رفتارای 2 روز پیشش معلوم بو...

#my_charming_bullyPart²²_من.. +مهم نیست_وا.. واقعاً+اوهوم_فک...

My charming bully Part²¹که یهووو=منو گول میزنی کصکشششششسریع ...

جیمین فیک زندگی پارت ۵۷#

"شراب سرخ" Part: ⁷ویو کایبا کمک افراد عمارت و یکم خون و خون ...

بهترین رقیب منپارت ۲اِ.... اِ.... اِ اون همون پسره ( جیمین) ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط