تصادف
تصادف
پارت ۷
کلارا:باش
سفارش داد
زنگ در به صدا درومد کلارا رفت با کلی پیتزا برگشت
+برم بهشون بگم بیان؟
کلارا:اره ولی خواستی تهیونگ صدا بزنی در بزن
+چرا؟
کلارا:معمولن لخته
نادیا:جوننن...باشه
رفتم در اتاق جانگ جکسون در زدم رفتم تو
+شترا بیاید غذا
جانگ:نادیا میشه باهات حرف بزنم؟
نادیا؟ اوکی بگو
جکسون رفت
جانگ:ا.ت من عاشق شدم
یه لحظه نفسم ایستاد کلارا قبلا گفته بود عاشقه جانگه اگه جانگ عاشق یکی دیگه باشه کلارا چی میشه
نادیا:عاشق کی؟
جانگ:کلارا
اون لحظه میخواستم از خوشحالی جیغ بزنم
+خب برو اعتراف کن
جانگ:چجوری؟
+شب ببرش بیرون اعتراف کن باور کن قبول میکنه
جانگ:مرسی
+اوه برم تهیونگ هم خبر کنم
رفتم دم در در زدم وارد شدم همونجوری که کلارا گفته بود لخت بود ولی شلوار داشت
+اوففف چه بدنی
-میخوایش؟
+اره...چیز وایسا نهههه
از دهنم در رفت
+لعنتی لباست بپوش
پوزخندی زد لباسش پوشید
خواستم برم بیرون که گفت
-میشه کمکم کنی؟
اینو با یه لحنی گفت که خر شدم
اومدم دستش بگیرم که خودشو انداخت منم افتادم روش
هیچ حرکتی نمیکردم
دستش کرد تو موهام
-مثل همیشه موهات نرم خوشگله
+نظر لطفته میشه بزاری بلند شم
-نه
+چرا؟
-دلم نمیخواد
+تههههههه گشنمهههههه بزار برممممممم
-باشه(بلند شد)
+تا بلند شدم دوییدم تو اشپز خونه پیتزامو برداشتم خوردم
تهیونگ هم اومد
داشتم پیتزامو میخوردم که یه تیکه از پیتزامو برداشت خورد بلند شد گفت سیر شدم
منم مات مبهود نگاش میکردم
بعد خوردن غذا بلند شدم گفتم
+اینجا چند تا اتاق داره؟
کلارا:خب اینجا سه تا اتاق داره
یکی اتاق مهمان دوتا دیگه مال خودمون
جانگ جکسون پیش هم مبخوان تهیونگ هم از بس خسیسه تنها میخوابه فقط دوتا راه داری پیش تهیونگ میخوابی؟ یا اتاق مهمان که خیلی سرده؟
پارت ۷
کلارا:باش
سفارش داد
زنگ در به صدا درومد کلارا رفت با کلی پیتزا برگشت
+برم بهشون بگم بیان؟
کلارا:اره ولی خواستی تهیونگ صدا بزنی در بزن
+چرا؟
کلارا:معمولن لخته
نادیا:جوننن...باشه
رفتم در اتاق جانگ جکسون در زدم رفتم تو
+شترا بیاید غذا
جانگ:نادیا میشه باهات حرف بزنم؟
نادیا؟ اوکی بگو
جکسون رفت
جانگ:ا.ت من عاشق شدم
یه لحظه نفسم ایستاد کلارا قبلا گفته بود عاشقه جانگه اگه جانگ عاشق یکی دیگه باشه کلارا چی میشه
نادیا:عاشق کی؟
جانگ:کلارا
اون لحظه میخواستم از خوشحالی جیغ بزنم
+خب برو اعتراف کن
جانگ:چجوری؟
+شب ببرش بیرون اعتراف کن باور کن قبول میکنه
جانگ:مرسی
+اوه برم تهیونگ هم خبر کنم
رفتم دم در در زدم وارد شدم همونجوری که کلارا گفته بود لخت بود ولی شلوار داشت
+اوففف چه بدنی
-میخوایش؟
+اره...چیز وایسا نهههه
از دهنم در رفت
+لعنتی لباست بپوش
پوزخندی زد لباسش پوشید
خواستم برم بیرون که گفت
-میشه کمکم کنی؟
اینو با یه لحنی گفت که خر شدم
اومدم دستش بگیرم که خودشو انداخت منم افتادم روش
هیچ حرکتی نمیکردم
دستش کرد تو موهام
-مثل همیشه موهات نرم خوشگله
+نظر لطفته میشه بزاری بلند شم
-نه
+چرا؟
-دلم نمیخواد
+تههههههه گشنمهههههه بزار برممممممم
-باشه(بلند شد)
+تا بلند شدم دوییدم تو اشپز خونه پیتزامو برداشتم خوردم
تهیونگ هم اومد
داشتم پیتزامو میخوردم که یه تیکه از پیتزامو برداشت خورد بلند شد گفت سیر شدم
منم مات مبهود نگاش میکردم
بعد خوردن غذا بلند شدم گفتم
+اینجا چند تا اتاق داره؟
کلارا:خب اینجا سه تا اتاق داره
یکی اتاق مهمان دوتا دیگه مال خودمون
جانگ جکسون پیش هم مبخوان تهیونگ هم از بس خسیسه تنها میخوابه فقط دوتا راه داری پیش تهیونگ میخوابی؟ یا اتاق مهمان که خیلی سرده؟
۱۳.۴k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.