از ماشین پیاده شدم و بعد از خرید

از ماشین پیاده شدم و بعد از خرید
دوتا لیوانو با یه دست گرفتم و سمت ماشین رفتم
وقتی داخل نشستم پر رو توی چشماش زل زدم و گفتم
+دیدی مث همیشه من بردم
گنگ نگاهم کرد
لیوانای توی یه دستمو نشونش دادم و گفتم
+مث همیشه من با یه دست هر دو لیوانو از اون سمت خیابون اوردم و نریختن
لبخندی زد زمزمه کرد "دیوونه"
گذاشتم چن لحظه ای بگذره و بعد جدی حرفمو شروع کردم
+آوا من میدونم گذشته چطور به ما گذشته و چطوری بودیم باهم...ولی حالا شرایط متفاوته
(این همون ادامه پارت 20 که جا نشد توی کپشن تا 00:00چندتا پارت میزارم---ممنون)
دیدگاه ها (۷)

خواست حرفی بزنه که دستمو به علامت سکوت بالا اوردم+هیس...بزار...

طرف در چرخید منم بی صدا گل و جعبه رو به صندلی عقب برگردوندم ...

.-کجا آقا؟به طرف صاحب صدا برگشتم مرد میانسالی بوددستی به پشت...

دکمه هارو بسته نبسته نزدیک اوپن شدم و سوییچو برداشتم جوراب ه...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_249کتم رو برداشتم و هم...

رمان بغلی من پارت ۶۷ارسلان: توی ماشین نشستیم که از سرد بودن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط