پارت سوم

پارت سوم
ویو آت
+ خب عشقم برو حموم تا من غذا رو حاضر کنم
_ چشم‌
+ راستی برات لباساتو شستم امادس‌ تو کمد ..

_ تنک مرسی
+ داشتم غذا رو حاضر میکردم که متوجه صدای در حموم شدم مطمئن شدم لینو کارش تموم شده یهو دستای گرمی پشت گودی کمرم احساس کردم چرخیدم دیدم لینو با موهای خیس پشتمه داره نوازش وا به سمت پایین بدنم می‌ره منم از خود بی خود شدم و زر زدم که:
لینو میای بریم اتاق امشب ؟
_ چشم خودم هم همینو میخواستم جنده موچولوم
+ شروع کردم به کیس‌. رفتن باهاش قشنگ لباشو می‌خوردم و لینو از من حرفه ای تر

خلاصه بعد چند هفته آت بار دار شد و یه دو قلو به دنیا آورد
دیدگاه ها (۰)

pov وقتی پریود شدی ولی شیطونی داری و عواقبش بیمارستانه ویو ...

فیک هیون رو ادامه بدم؟

پارت بعدی ویو آتداشتم کنار شومینه کتابمو میخوندم که خوابم بر...

Pov: وقتی بعد دوسال از سربازی برمیگرده ویو آت اه امروز خیلی...

#تکپارتی#درخواستیوقتی بعد از چند روز بر میگرده خونه ومیبینه ...

پارت ۵ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط