پارت بعدی

پارت بعدی

ویو آت
داشتم کنار شومینه کتابمو میخوندم که خوابم برد ولی بعد یه مدت دست نرمی روی پیشونیم خورد

ویو لینو درو وا کردم بدون هیچ صدایی دیدم آن مثل یه فرشته ولی شیطون خوابیده رفتم کنارش آروم نوازشش کردم داغ بود پتو رو کشیدم کنار هیچی جز یه لباس خواب نپوشیده بود روی روناش دستامو گذاشتم آروم فشار دادم که تکون خورد

+ اومممم لینو تویی؟
_ ارع منم بیب
+ کی‌اومدی ( خواب الو بود)
__ همین الان اومدم
+ ویییی چرا بهم نگفتی
_ میخواستم سوپرایزت کنم
+ باش حالا بیا بریم بهت شام بدم
_ باش بیا
دیدگاه ها (۰)

پارت سوم ویو آت + خب عشقم برو حموم تا من غذا رو حاضر کنم _ چ...

pov وقتی پریود شدی ولی شیطونی داری و عواقبش بیمارستانه ویو ...

Pov: وقتی بعد دوسال از سربازی برمیگرده ویو آت اه امروز خیلی...

ꫝꪖtrꫀᦔ part1زندگی گاهی اوقات برعکس اتفاقات شیرینش تلخی رو هم...

#مافیای_من #P2چانگبین:چی شده؟؟؟حالت خوبه؟؟؟بیا اینجا ببینمت«...

پارت۸ رز وحشیات...بغضی گلوم رو چنگ زد  اروم اروم اشک میریختم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط