.
.
بزرگ شدن
این روزها دارم میفهمم چرا بزرگترها دلشان نمیخواهد از این که هستند بزرگتر بشوند. بزرگ شدن اتفاق عجیبی ست انگار... هرچه بزرگتر میشوی بیشتر غمگین و نا امید شدن و آخرش مردن آدم ها را میبینی...بیشتر رفیق هایت میشکنند و بیشتر میفهمی... و هرچه بیشتر این اتفاقات برایت دیکته شود و هرچه بیشتر تنها شدن آدم ها را ببینی افسرده تر میشوی و انگار همه چیز برایت عادی میشود، حتی مردن آدم ها...
ساعت ها میگذرد و ما بزرگ میشویم و بزرگ شدن ما را منطقی میکند. یک منطق احمقانه ی کوفتی و لعنتی...
دلم نمیخواهد بزرگ شوم. نمیخواهم منطقی فکر بکنم. نمیخواهم به کسی بگویم آرام باش و گریه نکن...دلم میخواهد برای همیشه توی سن احساساتم بمانم برای خودم بلند بلند شعر بخوانم برای تنها شدن آدم ها گریه کنم...دلم میخواهد قبل از فکر کردن به مبارزه با مشکل ها زار بزنم برای هر اتفاقی...
کاش بچه ترین بزرگسال عالم بشوم برای همه عمر...
کاش همیشه گریه کنم ... حتی برای مردن خودم...
حلقه ی اشک را
می اندازم دورِچشم
راه می افتم
امشب
با خیابان ها قرار دارم
#deep_feeling
بزرگ شدن
این روزها دارم میفهمم چرا بزرگترها دلشان نمیخواهد از این که هستند بزرگتر بشوند. بزرگ شدن اتفاق عجیبی ست انگار... هرچه بزرگتر میشوی بیشتر غمگین و نا امید شدن و آخرش مردن آدم ها را میبینی...بیشتر رفیق هایت میشکنند و بیشتر میفهمی... و هرچه بیشتر این اتفاقات برایت دیکته شود و هرچه بیشتر تنها شدن آدم ها را ببینی افسرده تر میشوی و انگار همه چیز برایت عادی میشود، حتی مردن آدم ها...
ساعت ها میگذرد و ما بزرگ میشویم و بزرگ شدن ما را منطقی میکند. یک منطق احمقانه ی کوفتی و لعنتی...
دلم نمیخواهد بزرگ شوم. نمیخواهم منطقی فکر بکنم. نمیخواهم به کسی بگویم آرام باش و گریه نکن...دلم میخواهد برای همیشه توی سن احساساتم بمانم برای خودم بلند بلند شعر بخوانم برای تنها شدن آدم ها گریه کنم...دلم میخواهد قبل از فکر کردن به مبارزه با مشکل ها زار بزنم برای هر اتفاقی...
کاش بچه ترین بزرگسال عالم بشوم برای همه عمر...
کاش همیشه گریه کنم ... حتی برای مردن خودم...
حلقه ی اشک را
می اندازم دورِچشم
راه می افتم
امشب
با خیابان ها قرار دارم
#deep_feeling
۴.۵k
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.