پارت۲
#پارت۲
_خر ذوق رو نگا انگار به خر تیتاب دادن(میخنده)
(ویو جونگ کوک)
داشتم با تهیونگ میومدم که دیدم دوتا دختره که یکیشون موهاش ابی یخی بود و اون یکی بلوند بود نگاه کردم صورتشون معلوم نبود بیخیال شدم و رفتم داخل مدرسه
دیدم مدیر اومد و گفت بخاطر اینکه دانش اموزان جدیدی اومدن کلاس بندی ها عوض شده
(ویو یوری و میا)
مدیر گفت که قراره کلاس بندی ها عوض شه
_چیه چرا انقدر ذوق داری الان منو تو از هم جدا بیوفتیم چی
÷چیزی هست به نام پول، پول میدم میام پیش تو
_از همین الان بگم اگه معلما بهم زور بگن میزنم تو دهنشون
÷حالا اولین روزه اومدیما اروم باش
_بچه جون زر نزن
(بعد از کلاس بندی)
÷میبینی یوری چقدر خوش شانسی
_برای چی
÷که دوباره با من هم کلاسی شدی
_متاسفانه من بدشانس ترین ادم جهان هستم
÷عع اینجوری نگو ناراحت میشما
_ناراحت نشو کوچولو بیا بریم دیر شد
÷باش بدو بریم
_هعییی خدا خودت بده صبر
(ویو به وقتی که وارد کلاس شدن)(علامت معلم زبان:&)
&چرا انقدر دیر
_چون به کسی ربطی نداره
÷ببخشید ولی ما دانش اموزان جدیدیم
&خب پس برین بشینین هرجاکه دوست دارین
÷فقط دوتا صندلی خالی هست که از هم خیلی جدان
&خب یکیتون برید اونور یکی تونم برید اینور
_ولی ما میخایم.........
÷اقا معلم من اینجا میشینم
_اسکول رو نگا رفت پیش اون نشست یعنی من باید برم پیش یه پسر بشینم
(ویو جونگ کوک)
همون دوتا دختر اومدن کلاسه ما ولی اسماشون رو نگفتن تمام پسرای کلاس چششون رو دوخته بودن بهش خوب حقم دارن خیلی خوشگل و خوش اندامه اما به پای من نمیرسه
دختری که داشتم ازش میگفتم اومد پیش من نشست با اون حرفی که به معلم زبان زد معلوم بود پروعه بیخیال شدم و سرمو گذاشتم رو میز
(ویو تهیونگ)
اون دوتا دختری که منو جونگ کوک باهم توی حیاط دیدیم اومدن تو کلاس اسمشون رو نگفتن ولی اون دختری که موهاش بلوند بود خیلی خوشگل بود اومد جلوی من نشست بهم نگاهی انداخت واقعا خوشگل بود بعد من رومو ازش گرفتم که اونم بهم چش غره رفت یه پوزخندی زدم که معلم گفت..........
_خر ذوق رو نگا انگار به خر تیتاب دادن(میخنده)
(ویو جونگ کوک)
داشتم با تهیونگ میومدم که دیدم دوتا دختره که یکیشون موهاش ابی یخی بود و اون یکی بلوند بود نگاه کردم صورتشون معلوم نبود بیخیال شدم و رفتم داخل مدرسه
دیدم مدیر اومد و گفت بخاطر اینکه دانش اموزان جدیدی اومدن کلاس بندی ها عوض شده
(ویو یوری و میا)
مدیر گفت که قراره کلاس بندی ها عوض شه
_چیه چرا انقدر ذوق داری الان منو تو از هم جدا بیوفتیم چی
÷چیزی هست به نام پول، پول میدم میام پیش تو
_از همین الان بگم اگه معلما بهم زور بگن میزنم تو دهنشون
÷حالا اولین روزه اومدیما اروم باش
_بچه جون زر نزن
(بعد از کلاس بندی)
÷میبینی یوری چقدر خوش شانسی
_برای چی
÷که دوباره با من هم کلاسی شدی
_متاسفانه من بدشانس ترین ادم جهان هستم
÷عع اینجوری نگو ناراحت میشما
_ناراحت نشو کوچولو بیا بریم دیر شد
÷باش بدو بریم
_هعییی خدا خودت بده صبر
(ویو به وقتی که وارد کلاس شدن)(علامت معلم زبان:&)
&چرا انقدر دیر
_چون به کسی ربطی نداره
÷ببخشید ولی ما دانش اموزان جدیدیم
&خب پس برین بشینین هرجاکه دوست دارین
÷فقط دوتا صندلی خالی هست که از هم خیلی جدان
&خب یکیتون برید اونور یکی تونم برید اینور
_ولی ما میخایم.........
÷اقا معلم من اینجا میشینم
_اسکول رو نگا رفت پیش اون نشست یعنی من باید برم پیش یه پسر بشینم
(ویو جونگ کوک)
همون دوتا دختر اومدن کلاسه ما ولی اسماشون رو نگفتن تمام پسرای کلاس چششون رو دوخته بودن بهش خوب حقم دارن خیلی خوشگل و خوش اندامه اما به پای من نمیرسه
دختری که داشتم ازش میگفتم اومد پیش من نشست با اون حرفی که به معلم زبان زد معلوم بود پروعه بیخیال شدم و سرمو گذاشتم رو میز
(ویو تهیونگ)
اون دوتا دختری که منو جونگ کوک باهم توی حیاط دیدیم اومدن تو کلاس اسمشون رو نگفتن ولی اون دختری که موهاش بلوند بود خیلی خوشگل بود اومد جلوی من نشست بهم نگاهی انداخت واقعا خوشگل بود بعد من رومو ازش گرفتم که اونم بهم چش غره رفت یه پوزخندی زدم که معلم گفت..........
۳۴۵
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.