از چی به کجا فرار کنم؟
از چی به کجا فرار کنم؟
مگه خلاص میشم؟ بر فرض هم وسایلمو جمع کنم برم یه گوشه از دنیا دور از همه
مغزم و افکار توشو میخوام چیکار کنم؟ خاطره هارو چی؟ آدمای زندگیمو چی؟ من نمیتونم من وجدانم رها نمیشه، نمیتونم بذارم و برم
شاید یکی کمکمو بخواد من دلم واسه آدما میسوزه الان داغم الان کفریم الان از همه بدم میاد، اما دو روز دیگه دوباره دلسوز آدمایی میشم که بدترین خاطره هارو واسم درست کردن من کینه ای نیستم ناراحت میشم وقتی نمیتونم به کسی که حالش خوب نیست کمک کنم هرچقدرم ازش متنفر باشم
من کینه ای نیستم درسته! افتخار نمیکنم
اتفاقا حالمم گرفته میشه ازاین اخلاقم
دلم میخواست گاهی اوقات نسبت به خیلیا کینه نگه میداشتم تو دلم، تا فرصت الکی به آدما ندم الکی دل نسوزونم
آدما بدی میکنن، خب بدی هم میبینن درستشم همینه
اما نمیتونم ببینم، حالم بد میشه و بعد حالم بهم میخوره از خودم آره از خودم متنفر میشم چرا؟
چون کینه ای نیستم ولی باید میبودم
مگه خلاص میشم؟ بر فرض هم وسایلمو جمع کنم برم یه گوشه از دنیا دور از همه
مغزم و افکار توشو میخوام چیکار کنم؟ خاطره هارو چی؟ آدمای زندگیمو چی؟ من نمیتونم من وجدانم رها نمیشه، نمیتونم بذارم و برم
شاید یکی کمکمو بخواد من دلم واسه آدما میسوزه الان داغم الان کفریم الان از همه بدم میاد، اما دو روز دیگه دوباره دلسوز آدمایی میشم که بدترین خاطره هارو واسم درست کردن من کینه ای نیستم ناراحت میشم وقتی نمیتونم به کسی که حالش خوب نیست کمک کنم هرچقدرم ازش متنفر باشم
من کینه ای نیستم درسته! افتخار نمیکنم
اتفاقا حالمم گرفته میشه ازاین اخلاقم
دلم میخواست گاهی اوقات نسبت به خیلیا کینه نگه میداشتم تو دلم، تا فرصت الکی به آدما ندم الکی دل نسوزونم
آدما بدی میکنن، خب بدی هم میبینن درستشم همینه
اما نمیتونم ببینم، حالم بد میشه و بعد حالم بهم میخوره از خودم آره از خودم متنفر میشم چرا؟
چون کینه ای نیستم ولی باید میبودم
۱۴.۸k
۲۵ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.