ات: آفرین دخترم موفق باشی برو خدافظ
ات: آفرین دخترم موفق باشی برو خدافظ
جیمین: گمشو ....آجوما فلیکس رو بیدار میکنی ؟
آجوما: چشم
....
ویو جیسو
بغض کرده بودم آخه چرا باید باهام بعد رفتاری کنه
اونقدر براش بی ارزشم حتی برای بادیگارد هم استخدام نکرده دو دست لباس دو دست کفش دیگه هیچی حتی گوشی هم ندارم امکانات برام نمیده
رسیدم مدرسه دوباره پچ پچ های دخترا اوففففففف
زنگ اول ریاضی داشتیم یکمی ریاضیم ضعیفه ولی سعی میکنم خودمو به نمرات بالا برسونم
لیا: سلام جیسو
جیسو: های
لیا: واسه امتحان خوندی
جیسو: چه امتحانی
لیا: ریاضی رو میگم دیگه
جیسو: کی گفت امتحان میگیره
لیا: واسه همه ایمیل کرده بود
جیسو: وای من گوشیم خراب بود ندیدم (دورغ میگه)
لیا: خب لب تابت چی
جیسو: لب تابم مونده خونه ی خالم(دروغ میگه)
ذهن جیسو: کدوم گوشی کدوم لب تاب من که هیچ کدوم از اینا رو ندارم اوففففف
جیسو: بیا بریم سر کلاس
لیا: باشه
معلم اومد
معلم : خب همون طور که میدونید امتحان ریاضی دارین
بچه ها : بله
معلم: همه خوندین
بچه ها: بله
معلم: اوکی خب نماینده بیا برگه ها رو پخش کن
نماینده: چشم
پرش بعد مدرسه
جیسو: وای خدا چیکار کنم
جیسو در زد و رفت خونه
ات: سلام دخترم
جیسو: سلام مامانی
ات : گشنته
جیسو: اره خیلی
ات: برو به اجوما بگو برایت غذا بیاره
جیسو: باشه
جیسو: اجوما
اجوما: بله دخترم
جیسو: من گشنمه چی داریم
اموجا: کیک داریم میخوری
جیسو: ممنون میشم یکم بدی
جیسو داشت کیک میخورد که صدای در اومد
ات : سلام عشقم
جیسو : کیک رو گذاشت توی بشقاب میدونست قراره چه اتفاقی بیوفته
جیمین: جیسو کجاست ؟
ات: فک کنم توی اشپزخونه هس
جیمین : این چه وضع نمره هاته
جیسو: نمیدونستم قراره امتحان بگیره
جیمین: چرا دختر سوهو میدونست تو نمیدونستی
جیسو: معلم برا همه ایمیل کرده بود
جیمین : وقتی گوشی نداری میتونی یه کاغذ برداری بری دفتر مدیر اونجا برنامه فرداتو بنویسی توی دفتر
جیسو: ...اوفففف اوففففف
جیمین : چیه اوففف اوففف میکنی اصلا میدونی چند گرفتی ؟
جیسو: برام مهم نیست چند گرفتم ! فهمیدی مهم....
جیمین یه سیلی به جیسو میزنه و میگه
#brs1army7
جیمین: گمشو ....آجوما فلیکس رو بیدار میکنی ؟
آجوما: چشم
....
ویو جیسو
بغض کرده بودم آخه چرا باید باهام بعد رفتاری کنه
اونقدر براش بی ارزشم حتی برای بادیگارد هم استخدام نکرده دو دست لباس دو دست کفش دیگه هیچی حتی گوشی هم ندارم امکانات برام نمیده
رسیدم مدرسه دوباره پچ پچ های دخترا اوففففففف
زنگ اول ریاضی داشتیم یکمی ریاضیم ضعیفه ولی سعی میکنم خودمو به نمرات بالا برسونم
لیا: سلام جیسو
جیسو: های
لیا: واسه امتحان خوندی
جیسو: چه امتحانی
لیا: ریاضی رو میگم دیگه
جیسو: کی گفت امتحان میگیره
لیا: واسه همه ایمیل کرده بود
جیسو: وای من گوشیم خراب بود ندیدم (دورغ میگه)
لیا: خب لب تابت چی
جیسو: لب تابم مونده خونه ی خالم(دروغ میگه)
ذهن جیسو: کدوم گوشی کدوم لب تاب من که هیچ کدوم از اینا رو ندارم اوففففف
جیسو: بیا بریم سر کلاس
لیا: باشه
معلم اومد
معلم : خب همون طور که میدونید امتحان ریاضی دارین
بچه ها : بله
معلم: همه خوندین
بچه ها: بله
معلم: اوکی خب نماینده بیا برگه ها رو پخش کن
نماینده: چشم
پرش بعد مدرسه
جیسو: وای خدا چیکار کنم
جیسو در زد و رفت خونه
ات: سلام دخترم
جیسو: سلام مامانی
ات : گشنته
جیسو: اره خیلی
ات: برو به اجوما بگو برایت غذا بیاره
جیسو: باشه
جیسو: اجوما
اجوما: بله دخترم
جیسو: من گشنمه چی داریم
اموجا: کیک داریم میخوری
جیسو: ممنون میشم یکم بدی
جیسو داشت کیک میخورد که صدای در اومد
ات : سلام عشقم
جیسو : کیک رو گذاشت توی بشقاب میدونست قراره چه اتفاقی بیوفته
جیمین: جیسو کجاست ؟
ات: فک کنم توی اشپزخونه هس
جیمین : این چه وضع نمره هاته
جیسو: نمیدونستم قراره امتحان بگیره
جیمین: چرا دختر سوهو میدونست تو نمیدونستی
جیسو: معلم برا همه ایمیل کرده بود
جیمین : وقتی گوشی نداری میتونی یه کاغذ برداری بری دفتر مدیر اونجا برنامه فرداتو بنویسی توی دفتر
جیسو: ...اوفففف اوففففف
جیمین : چیه اوففف اوففف میکنی اصلا میدونی چند گرفتی ؟
جیسو: برام مهم نیست چند گرفتم ! فهمیدی مهم....
جیمین یه سیلی به جیسو میزنه و میگه
#brs1army7
۸.۴k
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.