اتفاق ناگهانی با دوست صمیمی
اتفاق ناگهانی با دوست صمیمی
پارت ۸
داشتم به سمت کلاسم میرفتم که یک دفعه به یک پسر خوردم بالا رو نگاه کردم
دیدم که بازم همون پسرای قلدر مدرسه هستن کسی که من بهش خوردم ته اوه بود
سریع ازش دور شدم
(اسماشون:ته اوه،دائه جونگ،دونگ گئون)
ته اوه:نمیتونم باور کنم بی دلیل خودتو پرت کردی تو بغلم
ا/ت:من حتی نمیخوام بهت نگاه کنم بعد سعی کنم بخورم بهت؟
ته اوه:من میدونم دوستم داری
ا/ت:خیلی داری زر مفت میزنی
حالا از سر راهم برید کنار
&ا/ت میخواست از کنار پسرا رد شه که دائه جونگ و دونگ گئون ا/ت رو روی زمین پرت میکنن
ا/ت:چیکار میکنید روانیا
ویو ا/ت
بلند شدم که ته اوه میخواست بهم سیلی بزنه
ته اوه:میدونم که دوستم داری حق هم نداری عاشق کس دیگه ای باشی (میخواست به ا/ت سیلی بزنه که....)
ویو جیمین
امروز که رفتم دانشگاه باز صدای اون سه تا کوتوله میومد رفتم ببینم چه خبره دیدم ته اوه میخواد به ا/ت سیلی بزنه رفتم سمتشون و دست ته اوه رو گرفتم
جیمین:حق نداری به ا/ت دست بزنی
ته اوه:(از اون پسرایی که سر قلدربازی ضایع میشن شده و پوزخند میزنه) به به میبینم که به لیلی خیانت کردی
جیمین:اولن حرف لیلی رو وسط نکش دوما ا/ت ......دوست صمیمیمه (بسیار جدیه و دست ته اوه رو که توی دستش بود محکم هل میده)آخرین بارت باشه الکی قلدربازی میکنی فهمیدی؟(فهمیدی رو داد زد)
ا/ت:ج...جیمین
جیمین:ببین اینبار بهت رحم کردم دفعه بعدی ببینمت نمیزارم جونی برات بمونه
(دست ا/ت رو کشید و برد)
&بعد جیمین ا/ت رو برد تو حیاط
جیمین:حالت خوبه؟کاریت که نکردن؟جاییت درد میکنه؟قبل از اینکه من بیام نزدنت؟ بهت سیلی....(ا/ت حرفش رو قطع کرد)
ا/ت : جیمینا بخدا هیچیم نشده بخدا سالمم...
جیمین : بهت دست زدن؟
ا/ت:قربون ذهن کثیفت برم نه بابا فقط...رفتم تو بغلش دستشو گذاشت روی.....
_____________________
بازم میدونم یه کم کمه آخه میخوام جاهایی پارتو تموم کنم که کنجکاو شید قراره چه اتفاقی بیوفته
حالا بهم تو کامنت ها بگید
بنظرتون ته اوه دستش رو کجای ا/ت گذاشته؟مرسی از ذهن های کثیفتون✨
شرط ها:
کامنت:۴
لایک:۶
بای بای ✨🫂
پارت ۸
داشتم به سمت کلاسم میرفتم که یک دفعه به یک پسر خوردم بالا رو نگاه کردم
دیدم که بازم همون پسرای قلدر مدرسه هستن کسی که من بهش خوردم ته اوه بود
سریع ازش دور شدم
(اسماشون:ته اوه،دائه جونگ،دونگ گئون)
ته اوه:نمیتونم باور کنم بی دلیل خودتو پرت کردی تو بغلم
ا/ت:من حتی نمیخوام بهت نگاه کنم بعد سعی کنم بخورم بهت؟
ته اوه:من میدونم دوستم داری
ا/ت:خیلی داری زر مفت میزنی
حالا از سر راهم برید کنار
&ا/ت میخواست از کنار پسرا رد شه که دائه جونگ و دونگ گئون ا/ت رو روی زمین پرت میکنن
ا/ت:چیکار میکنید روانیا
ویو ا/ت
بلند شدم که ته اوه میخواست بهم سیلی بزنه
ته اوه:میدونم که دوستم داری حق هم نداری عاشق کس دیگه ای باشی (میخواست به ا/ت سیلی بزنه که....)
ویو جیمین
امروز که رفتم دانشگاه باز صدای اون سه تا کوتوله میومد رفتم ببینم چه خبره دیدم ته اوه میخواد به ا/ت سیلی بزنه رفتم سمتشون و دست ته اوه رو گرفتم
جیمین:حق نداری به ا/ت دست بزنی
ته اوه:(از اون پسرایی که سر قلدربازی ضایع میشن شده و پوزخند میزنه) به به میبینم که به لیلی خیانت کردی
جیمین:اولن حرف لیلی رو وسط نکش دوما ا/ت ......دوست صمیمیمه (بسیار جدیه و دست ته اوه رو که توی دستش بود محکم هل میده)آخرین بارت باشه الکی قلدربازی میکنی فهمیدی؟(فهمیدی رو داد زد)
ا/ت:ج...جیمین
جیمین:ببین اینبار بهت رحم کردم دفعه بعدی ببینمت نمیزارم جونی برات بمونه
(دست ا/ت رو کشید و برد)
&بعد جیمین ا/ت رو برد تو حیاط
جیمین:حالت خوبه؟کاریت که نکردن؟جاییت درد میکنه؟قبل از اینکه من بیام نزدنت؟ بهت سیلی....(ا/ت حرفش رو قطع کرد)
ا/ت : جیمینا بخدا هیچیم نشده بخدا سالمم...
جیمین : بهت دست زدن؟
ا/ت:قربون ذهن کثیفت برم نه بابا فقط...رفتم تو بغلش دستشو گذاشت روی.....
_____________________
بازم میدونم یه کم کمه آخه میخوام جاهایی پارتو تموم کنم که کنجکاو شید قراره چه اتفاقی بیوفته
حالا بهم تو کامنت ها بگید
بنظرتون ته اوه دستش رو کجای ا/ت گذاشته؟مرسی از ذهن های کثیفتون✨
شرط ها:
کامنت:۴
لایک:۶
بای بای ✨🫂
۱۴.۰k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.