سناریو

سناریو

وقتی کیک پختی و از خستگی رو میز خوابت برده و تزیینش نکردی برای تولدت بچتون

نامی:*بیدارت می کنه*

جین*کیکو اروم میبره کیک فروشی و بالاسرشون وایمیسه و میگه*:ب خدا اگه خراب بشه باید ی کیک مث مال زنم درس کنید برا تولد بچم تا ده مین دیگه باید اماده باشه
کارمند:ولی قربان....
جین:حرف نباشه پولشو دوبرابر می دم حالا گمشید درسش کنید( ات باید کلاشو بندازه بالا اینقدر شوهر خوبی داره 🤝😂)

شوگا:میزارش ت یخچال مخفی اتاقش و میره کیک می گیره و بعد تولد بچتون بچتونو می فرسته پیش ته ته از بس دوسش داره و خودش و ات کیکرو بدون بچه بدبخت تنها می خورن*( اخی چقدر دلم سوخ🥺)

جیهوپ:*خودش تزیینش می کنه*( نیازمند هوپی)

جیمین:اع منم کیک درس کردم ولی کوچولو اها فهمیدم دوطبقش می کنم

ته ته:*ب جین زنگ میزنه می گه* خیلی اروم بیا اومدی ب من زنگ بزن ب گوشی ها تا درو باز کنم بریم اماده کنیم

کوک:*با کلیییییی خامه تزیینش می کنه*
دیدگاه ها (۳)

فصل دوم قسمت هفتادمین ویوخب بریم سراغ ات ایناسوادا بیدار شدل...

فصل دوم قسمت هشتمات ویوگوشی از دستم افتاد دیگه خودمو ی دختر ...

سناریووقتی می بینن اکست ت مهمونی بهت در خواست رفتن ب ی اتاق ...

سناریووقتی داری با دوستت حرف می زنی و میگی اصن ب من توجه نمی...

دختر جهنمی

P2: mansion kimکه یهو یکی موهام رو کشید، فهمیدم، سانا بودسان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط