part (31) 🫂🖇🩺💊
part (31) 🫂🖇🩺💊
کوک از اتاق اومد بیرون حالش خیلی بد بود رفت پیش پسرا
نامی:ک..کوک چیشده؟؟
....
کوک قضیه رو برای پسرا تعریف کرد
نامی:ح..حالا چطوری بهش بگیم؟
کوک:نمیدونم
جین:خیلی شوکه میشه ممنونه براش بد شه
ته:راست میگه
نامی:من دیگه نمیکشم
شوگا:چیکار کنیم ؟
جیهوپ:از اون پلیسه خبر دارین؟
جیمین:نه برای چی؟
جیهوپ:ا نم حالش انگار خیلی بده
ته:واقعا؟؟چرا هیچی به ما نگفتن؟
شوگا:برای چی بگن مگه ما چیکارشیم؟
جیمین:بالاخره بهمون کمک خیلی بزرگی کرد
جیهوپ:من میرم ببینمش
نامی:به ما هم خبرشو بده
جیهوپ:اوکی
جیهوپم رفت پیش سوهو و بکهیون
...
جیهوپ:سلام
سوهو نشسته بود و سرشو با دستاش گرفته بود سرشو بلند کرد:
سلام
جیهوپ:چرا اینطوری شدی؟
سوهو بغض کرده بود.
جیهوپ:چیزی شده؟
سوهو دیگه نتونست و زد زیر گریه.
جیهوپ سوهو رو بغل کرد:
دوستتون چیزیش شده؟؟
سوهو:بکهیون..
جیهوپ:بکهیون چی؟؟
سوهو:اون حالش خیلی بده
جیهوپ:خب بگو ببینم؟
سوهو حرفای دکتر و برای جیهوپ تعریف کرد
جیهوپ:من واقعا متاسفم
سوهو: ...
جیهوپ:هنوز بهوش نیومده؟
سوهو:نه هنوز
جیهوپ:ولی چشماش که بازع
سوهو از بغلش درومد ک..کو؟
جیهوپ:*خنده*اوناها نگاه کن.
سوهو:بریم پیشش.. بلند شد که بره اما جیهوپ دستشو گرفت..
سوهو:بله؟؟
جیهوپ:اشکاتو پاک کن و سرحال برو پیشش نمیخوای که اونم حالش بد تر بشه
سوهو:عا؟..عاها اوکی مرسی
جیهوپ:*لبخند*
سوهو:تو هم بلند شو بریم
جیهوپ:اوکی بریم
رفتن داخل اتاقش
سوها:بههههههه جناب اقای کاراگاه چطوری؟
بکهیون:خوبم..
جیهوپ:سلام
بکهیون:سلام
جیهوپ:چطوری قهرمان
بکهیون خواست بخنده گه ی اخ گفت
سوهو:نخند لطفا
بکهیون:دنیا به خنده هاشه
جیهوپ:فعلا برات ضرر داره ولش
بکهیون:بورا خوبه؟
جیهوپ سرشو انداخت پایین
سوهو:چی شده؟
جیهوپ ماجرا رو تعریف کرد
سوهو:من واقعا متاسفم
جیهوپ:تقصیر شما نیست
بکهیون:چرا هس اگه زود تر میومدیم اینطوری نمیشد .
جیهوپ:حالا که نمیشه درستش کرد پس ولش کنین
بکهیون:بهش گفتین؟
جیهوپ: هنوز نمیدونه
بکهیون خواست بلند بشه که سوهو نزاشت:
دکتر گفت نباید به خودت فشار بیاری
بکهیون:ولی من خوبم
سوهو:دفه پیشم جدی نگرفتیش که اینجور شدی*لحن عصبی و بلند*
بکهیون:اوک اوکی عصبی نشو تو
...
کوک از اتاق اومد بیرون حالش خیلی بد بود رفت پیش پسرا
نامی:ک..کوک چیشده؟؟
....
کوک قضیه رو برای پسرا تعریف کرد
نامی:ح..حالا چطوری بهش بگیم؟
کوک:نمیدونم
جین:خیلی شوکه میشه ممنونه براش بد شه
ته:راست میگه
نامی:من دیگه نمیکشم
شوگا:چیکار کنیم ؟
جیهوپ:از اون پلیسه خبر دارین؟
جیمین:نه برای چی؟
جیهوپ:ا نم حالش انگار خیلی بده
ته:واقعا؟؟چرا هیچی به ما نگفتن؟
شوگا:برای چی بگن مگه ما چیکارشیم؟
جیمین:بالاخره بهمون کمک خیلی بزرگی کرد
جیهوپ:من میرم ببینمش
نامی:به ما هم خبرشو بده
جیهوپ:اوکی
جیهوپم رفت پیش سوهو و بکهیون
...
جیهوپ:سلام
سوهو نشسته بود و سرشو با دستاش گرفته بود سرشو بلند کرد:
سلام
جیهوپ:چرا اینطوری شدی؟
سوهو بغض کرده بود.
جیهوپ:چیزی شده؟
سوهو دیگه نتونست و زد زیر گریه.
جیهوپ سوهو رو بغل کرد:
دوستتون چیزیش شده؟؟
سوهو:بکهیون..
جیهوپ:بکهیون چی؟؟
سوهو:اون حالش خیلی بده
جیهوپ:خب بگو ببینم؟
سوهو حرفای دکتر و برای جیهوپ تعریف کرد
جیهوپ:من واقعا متاسفم
سوهو: ...
جیهوپ:هنوز بهوش نیومده؟
سوهو:نه هنوز
جیهوپ:ولی چشماش که بازع
سوهو از بغلش درومد ک..کو؟
جیهوپ:*خنده*اوناها نگاه کن.
سوهو:بریم پیشش.. بلند شد که بره اما جیهوپ دستشو گرفت..
سوهو:بله؟؟
جیهوپ:اشکاتو پاک کن و سرحال برو پیشش نمیخوای که اونم حالش بد تر بشه
سوهو:عا؟..عاها اوکی مرسی
جیهوپ:*لبخند*
سوهو:تو هم بلند شو بریم
جیهوپ:اوکی بریم
رفتن داخل اتاقش
سوها:بههههههه جناب اقای کاراگاه چطوری؟
بکهیون:خوبم..
جیهوپ:سلام
بکهیون:سلام
جیهوپ:چطوری قهرمان
بکهیون خواست بخنده گه ی اخ گفت
سوهو:نخند لطفا
بکهیون:دنیا به خنده هاشه
جیهوپ:فعلا برات ضرر داره ولش
بکهیون:بورا خوبه؟
جیهوپ سرشو انداخت پایین
سوهو:چی شده؟
جیهوپ ماجرا رو تعریف کرد
سوهو:من واقعا متاسفم
جیهوپ:تقصیر شما نیست
بکهیون:چرا هس اگه زود تر میومدیم اینطوری نمیشد .
جیهوپ:حالا که نمیشه درستش کرد پس ولش کنین
بکهیون:بهش گفتین؟
جیهوپ: هنوز نمیدونه
بکهیون خواست بلند بشه که سوهو نزاشت:
دکتر گفت نباید به خودت فشار بیاری
بکهیون:ولی من خوبم
سوهو:دفه پیشم جدی نگرفتیش که اینجور شدی*لحن عصبی و بلند*
بکهیون:اوک اوکی عصبی نشو تو
...
۵۱.۶k
۲۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.