part (32)🫂🖇🩺💊
part (32)🫂🖇🩺💊
سوهو:دفه پیشم جدی نگرفتیش که این:ور شدی*لحن عصبی و بلند*
بکهیون:اوک اوکی عصبی نشو تو
...
کوک:/با پسرا میخواستیم بریم پیش بورا
...
نامی:بهههههه زنداداش عزیزم چطوری؟
بورا:خ..خوبم...کوک؟
کوک:جونم؟
بورا:دکتر باهات چیکار داشت؟
کوک ی نگاه به پسرا کرد:ه..هیچی گفت حالت بعد چند روز خوب میشه و باید چند روز استراحت کنیو بعد اون مرخصی
بورا:همین؟
کوک:عاره
بورا:چدا به خودم نگفت؟
کوک:ن..نمیدونم
بورا:اوک..کمکم میکنی بشینم بشم؟
کوک:عاره چراکه نه وایسا*کوک تخت و بلند کرد*
بورا:اونجوری نه.
کوک:نمیتونی بشینی تو شونت نمیزاره درد میگیره
بورا:باشه بابا
جین:خب کوک کاری نداری ما باید بریم که کلی از کارا عقب موندیم
کوک:نه هیونگ شما برین .. ببخشید به شما هم خیلی زحمت دادم
شوگا:این چه حرفیه هر کمکی لازم داشتین به ما بگین..راستی کوک کمپانی با تو کاری نداره تا وقتی که ...
کوک:باشه باشه میدونم*ی چشمک به شوگا*
جیهوپ اومد:/
نای:اع اومدی؟
هوپی:عاره
کوک:چطور بود؟
هوپی:وضعش خوب نیست
بورا:یعنی چی؟
جیهوپ گفت....
کوک:هعی
جین:خب بریم
نامی:عاره خدافظ ..همه رفتن
...
ی هفته بعد:/
بکهیون:من میخوام برم
سوهو:دکترت نمیزاره
بکهیون:برو بگو بیاد
سوهو:بشین تو
بکهیون:نمیخوام*داد*..
دکتر اومد:
چیشده چرا داد میزنین؟
بکهیون:میخوام برم
دکتر:نمیشه هنوز خوب نشدی
بکهیون:ولی باید برم من نمیخوام دیگه اینجا بمونم..
دکتر:بشین سر جات
بکهیون:ولم کنین مگه زندانی گرفتین؟*داد*
دکتر:بیا بیا ببین *ی عکس اورد بهش نشون داد* ببین نگاه کن و خودت بگو
بکهیون: ...
دکتر:نگاه کن بگو دیگه استخوان قفسه سینت شکسته این از عکس دیروز فهمیدم بخاطر همینه هی میگی سما قلبم درد میکنه .. اگه عملش نکنیم ممکنه رگای قلب اسیب بزنه
بکهیون چیزی میگفت و ساکت مونده بود ..
دکتر:هر چه زود تر باید عمل و شروع کنیم
بکهیون:کی؟
دکتر:اگه رضایت بدین شما شب میتونیم شرو کنیم
*ی ورق گذاشت جلوی بکهیون*
بیا این و امضا کن
بکهیون مات و مبهوت نگاه میکرد
دکتر:بیا دیگه میگه نمیخوای زود تر از اینجا بری اینو امضا کن تا کارت سریع تر پیش بره
بکهیون بدون هیچ حرفی امضا کرد و دکتر رفت
رو به سوهو:چرا بهم نگفتی؟
سوهو:قرار بود بگم مکه جنابعالی اجازه میدید؟
بکهیون: ...
...
کوک:خب اماده ای؟
بورا:عاره بیا کمکم کن
سوهو:دفه پیشم جدی نگرفتیش که این:ور شدی*لحن عصبی و بلند*
بکهیون:اوک اوکی عصبی نشو تو
...
کوک:/با پسرا میخواستیم بریم پیش بورا
...
نامی:بهههههه زنداداش عزیزم چطوری؟
بورا:خ..خوبم...کوک؟
کوک:جونم؟
بورا:دکتر باهات چیکار داشت؟
کوک ی نگاه به پسرا کرد:ه..هیچی گفت حالت بعد چند روز خوب میشه و باید چند روز استراحت کنیو بعد اون مرخصی
بورا:همین؟
کوک:عاره
بورا:چدا به خودم نگفت؟
کوک:ن..نمیدونم
بورا:اوک..کمکم میکنی بشینم بشم؟
کوک:عاره چراکه نه وایسا*کوک تخت و بلند کرد*
بورا:اونجوری نه.
کوک:نمیتونی بشینی تو شونت نمیزاره درد میگیره
بورا:باشه بابا
جین:خب کوک کاری نداری ما باید بریم که کلی از کارا عقب موندیم
کوک:نه هیونگ شما برین .. ببخشید به شما هم خیلی زحمت دادم
شوگا:این چه حرفیه هر کمکی لازم داشتین به ما بگین..راستی کوک کمپانی با تو کاری نداره تا وقتی که ...
کوک:باشه باشه میدونم*ی چشمک به شوگا*
جیهوپ اومد:/
نای:اع اومدی؟
هوپی:عاره
کوک:چطور بود؟
هوپی:وضعش خوب نیست
بورا:یعنی چی؟
جیهوپ گفت....
کوک:هعی
جین:خب بریم
نامی:عاره خدافظ ..همه رفتن
...
ی هفته بعد:/
بکهیون:من میخوام برم
سوهو:دکترت نمیزاره
بکهیون:برو بگو بیاد
سوهو:بشین تو
بکهیون:نمیخوام*داد*..
دکتر اومد:
چیشده چرا داد میزنین؟
بکهیون:میخوام برم
دکتر:نمیشه هنوز خوب نشدی
بکهیون:ولی باید برم من نمیخوام دیگه اینجا بمونم..
دکتر:بشین سر جات
بکهیون:ولم کنین مگه زندانی گرفتین؟*داد*
دکتر:بیا بیا ببین *ی عکس اورد بهش نشون داد* ببین نگاه کن و خودت بگو
بکهیون: ...
دکتر:نگاه کن بگو دیگه استخوان قفسه سینت شکسته این از عکس دیروز فهمیدم بخاطر همینه هی میگی سما قلبم درد میکنه .. اگه عملش نکنیم ممکنه رگای قلب اسیب بزنه
بکهیون چیزی میگفت و ساکت مونده بود ..
دکتر:هر چه زود تر باید عمل و شروع کنیم
بکهیون:کی؟
دکتر:اگه رضایت بدین شما شب میتونیم شرو کنیم
*ی ورق گذاشت جلوی بکهیون*
بیا این و امضا کن
بکهیون مات و مبهوت نگاه میکرد
دکتر:بیا دیگه میگه نمیخوای زود تر از اینجا بری اینو امضا کن تا کارت سریع تر پیش بره
بکهیون بدون هیچ حرفی امضا کرد و دکتر رفت
رو به سوهو:چرا بهم نگفتی؟
سوهو:قرار بود بگم مکه جنابعالی اجازه میدید؟
بکهیون: ...
...
کوک:خب اماده ای؟
بورا:عاره بیا کمکم کن
۴۵.۲k
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.