[خیانت] پارت6 فصل دوم
[خیانت] پارت6 فصل دوم
گفتم من هم کره ای هستم دیگه زبون کره ای گفتم که من کیم تهیونگ هستم من رو میشناسین سرشو اورد بالا یه نگاهی کرد دیدم تا ا.ت بود گفت تو ک ککیییم ااا.تتتت با لکنت نیستی با گریه گفت چرا هستم بعد دیدیم یه همکاری داره میاد رفتیم داخل خونش و ازش پرسیدم تو اینجا چیکار میکنی گفت بعد از اینکه ولم کردی اومدم اینجا من هم دیدم دوتا بچه داره گفتم به غیر از جیسو این کیه پسره خودته گفت آره گفتمش ازززددوااججج کردی گفت نه گفتم پس بچه کیه گفت خودمون گفتمش مگه به غیر از جیسو بچه دیگه ای هم داری گفت آره وقتی ولم کردی من باردار بودم و اومدم اینجا بدنیا آودمش اسمش هم کره ای نزاشتم گفتم شاید بخوام بمونم اسمش فلیکس بهش گفتم میای باهم باشیم گفت نه نمیشه من به اندازه قبلا دوست دارم ولی دیگه نه ترو خدا بسه دیگه بعد رفت و رییسمون اومد گفت میخوایم برگردیم سئول گفتم من میمونم ولی گفت هیچکس نمیمونه و برگشتیم من هم حالم خوب نبود خواستم برم دوباره ژاپن که جیمین رو دیدم و جیمین مجبورم کرد برم خونشون و رفتم
گفتم من هم کره ای هستم دیگه زبون کره ای گفتم که من کیم تهیونگ هستم من رو میشناسین سرشو اورد بالا یه نگاهی کرد دیدم تا ا.ت بود گفت تو ک ککیییم ااا.تتتت با لکنت نیستی با گریه گفت چرا هستم بعد دیدیم یه همکاری داره میاد رفتیم داخل خونش و ازش پرسیدم تو اینجا چیکار میکنی گفت بعد از اینکه ولم کردی اومدم اینجا من هم دیدم دوتا بچه داره گفتم به غیر از جیسو این کیه پسره خودته گفت آره گفتمش ازززددوااججج کردی گفت نه گفتم پس بچه کیه گفت خودمون گفتمش مگه به غیر از جیسو بچه دیگه ای هم داری گفت آره وقتی ولم کردی من باردار بودم و اومدم اینجا بدنیا آودمش اسمش هم کره ای نزاشتم گفتم شاید بخوام بمونم اسمش فلیکس بهش گفتم میای باهم باشیم گفت نه نمیشه من به اندازه قبلا دوست دارم ولی دیگه نه ترو خدا بسه دیگه بعد رفت و رییسمون اومد گفت میخوایم برگردیم سئول گفتم من میمونم ولی گفت هیچکس نمیمونه و برگشتیم من هم حالم خوب نبود خواستم برم دوباره ژاپن که جیمین رو دیدم و جیمین مجبورم کرد برم خونشون و رفتم
۱۱.۲k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.