اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد

اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی و من شاید کمر شکسته ترین بودم

 

اگر همه سکه داشتند، دلها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند و یک نفر کنار خیابان خواب

گندم نمی دید تا دیگری از سر جوانمردی سکه اش را نثار او کند.

 

اگر خداوند یک روز آرزوی انسان را برآورده می کرد

من بی گمان دوباره دیدن تو را آرزو می کردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا

آن گاه نمی دانم به راستی خداوند کدام یک را می پذیرفت

 

اگر غرور نبود چشم هایمان به جای لب هایمان سخن نمی گفتند و ما کلام محبت را در میان

نگاه های گه گاهمان جستجو نمی کردیم.

 

اگر خواب حقیقت داشت، همیشه با تو در آن ساحل سبز لبریز از ناباوری بودم .

 

اگر عشق ارتفاع داشت، من زمین را زیر پای خود داشتم و تو هیچ گاه عزم صعود

نمی کردی آن گاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها به تمسخر می گرفتی .

 

اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم ؟؟!
کدام لحظه ی ناب را اندیشه می کردیم ؟ 
چگونه لحظه های تلخ را تاب می آوردیم ؟
آری بی گمان پیش تر از این ها مرده بودیم.
دیدگاه ها (۴۲)

:⚜ 💫 ✨ 💫 ✨ ✨ 💫 گفتند که تک سوارمان در راه است💫 از اول صبح چش...

 الهینظر خود بر ما مدام کن و به وقت رفتن بر جان ما سلام کن ...

❣ عمریست که از حضور او جا ماندیم❣ در غربت سرد خویش تنها ماند...

:هرصبح زنده میشوم، از خنده های دوستلبخند دوست،ناب ترین شکل گ...

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

یه حوض گرد قشنگ آبی رنگ وسط حیاط داشتیم که از هر فرصتی استفا...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط