اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی و من شاید کمر شکسته ترین بودم
اگر همه سکه داشتند، دلها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند و یک نفر کنار خیابان خواب
گندم نمی دید تا دیگری از سر جوانمردی سکه اش را نثار او کند.
اگر خداوند یک روز آرزوی انسان را برآورده می کرد
من بی گمان دوباره دیدن تو را آرزو می کردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا
آن گاه نمی دانم به راستی خداوند کدام یک را می پذیرفت
اگر غرور نبود چشم هایمان به جای لب هایمان سخن نمی گفتند و ما کلام محبت را در میان
نگاه های گه گاهمان جستجو نمی کردیم.
اگر خواب حقیقت داشت، همیشه با تو در آن ساحل سبز لبریز از ناباوری بودم .
اگر عشق ارتفاع داشت، من زمین را زیر پای خود داشتم و تو هیچ گاه عزم صعود
نمی کردی آن گاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها به تمسخر می گرفتی .
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم ؟؟!
کدام لحظه ی ناب را اندیشه می کردیم ؟
چگونه لحظه های تلخ را تاب می آوردیم ؟
آری بی گمان پیش تر از این ها مرده بودیم.
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی و من شاید کمر شکسته ترین بودم
اگر همه سکه داشتند، دلها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند و یک نفر کنار خیابان خواب
گندم نمی دید تا دیگری از سر جوانمردی سکه اش را نثار او کند.
اگر خداوند یک روز آرزوی انسان را برآورده می کرد
من بی گمان دوباره دیدن تو را آرزو می کردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا
آن گاه نمی دانم به راستی خداوند کدام یک را می پذیرفت
اگر غرور نبود چشم هایمان به جای لب هایمان سخن نمی گفتند و ما کلام محبت را در میان
نگاه های گه گاهمان جستجو نمی کردیم.
اگر خواب حقیقت داشت، همیشه با تو در آن ساحل سبز لبریز از ناباوری بودم .
اگر عشق ارتفاع داشت، من زمین را زیر پای خود داشتم و تو هیچ گاه عزم صعود
نمی کردی آن گاه شاید پرچم کهربایی مرا در قله ها به تمسخر می گرفتی .
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم ؟؟!
کدام لحظه ی ناب را اندیشه می کردیم ؟
چگونه لحظه های تلخ را تاب می آوردیم ؟
آری بی گمان پیش تر از این ها مرده بودیم.
- ۳.۸k
- ۲۶ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط