عشقسیاه

#عشق_سیاه

به دور لبم دست کشیدم

که رژلبها پاک شه

+:به شما ربطی نداره که‌ما چیکار میکردیم

-:واقعا ا/ت انتخاب این بود فکر میکردم یکی بهتر رو داشته باشی

£:هوی حرف دهنت رو بفهم

-:خفه شو تو

رفتم نزدیکش و یعقه شو گرفتم

£:چی گفتی

-:هرچی گفتم لیاقتت بود

+:بس کنین

ازش جدا شدم

ا/ت اومد کنارمون و رو به اون مرد گفت

+:اینجا چیکار میکنی مگه تو

-:مرده بودم نه ا/ت نمردم اومدم دنبالت

£:ا/ت با تو هیچ جا نمیاد اینو توی گوشات فرو کن

یهو اصلحه شو در آورد رو به سمتم نشونه گرفت

-:میبندی یا ببندمت

ا/ت سریع پرید جلوم

+:اینکار رو نکن جونگکوک

-:از کی تاحالا شدم جونگکوک پس کوک چیشد

+:اون برای موقعی بود که میشناختمت نه الان

£:وایسین چی گفتی جونگکوک ا/ت این همون...

-:آره من همونم

£:وای پشمام تو که مرده بودی

-:شرمندت که حالا زندم

ا/ت با سردی تموم گفت

+:خوب اینجا چی میخوای

-:تو رو میخوام ا/ت اومدم بعد ۸ سال دوباره مال من بشی

+:بهتره از اینجا بری میدونی که پلیس خیلی دوست داره یه ماهی گنده به قلاب بگیره

-:اونا نمیفهمن من اینجام تازه فکر میکنن من مردم

پایان پارت۹۵
دیدگاه ها (۱)

#عشق_سیاه+:به هر حال باید بری-:تو هم باهام میای+:نه نمیامویو...

#عشق_سیاهتوی چشمام نگاه کردقشنگ از توشون شعله های آتیش رو می...

هعی پارتای نیمه اصماتم دیگ باید پیویتون بفرستم 🤌🏻هر کی میخاد...

#برده_کوچولوی_منپارت119با ترس و درد شروع کردم التماس کردن ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط