دیو سپید
#دیو_سپید
#شاهنامه
در شاهنامه، یکی از دیوان مازندران و از سرداران دیو سپید است. رستم در خوان ششم از هفت خوان رستم به اردوگاه او حمله کرد و او را کشت.
این دیو در مازندران زندگی می کرده است و رئیس مهتر دیوان شاه مازندران بود .وقتی خبر ورود سپاهیان ایران به مازندران می رسد شاه مازندران او را مامور جنگ با کیکاووس پادشاه ایران می کند .
دیو سپید خود را به صورت ابری سیاه در اورد که باعث کورشدن چشمان سپاهیان کیکاووس شد. در روز هشتم دیو سپید پس از سرزنش کردن کیکاووس او و همه سپاهیان او را زندانی کرد .سپس دوازده هزار دیو خنجرگذار را به نگهبانی از انان گماشت
انگاه دیو سپید گنجهای پادشاه ایران را به دست ارزنگ دیو می سپارد تا انها را نزد شاه مازندران ببرد و به او پیغام دهد که خیالش راحت باشد.از طرف دیگر کیکاووس از رستم کمک خواسته تا او و سپاهیانش را نجات دهد . همچنین در پیغام خود برای رستم تنها راه رهایی وی و سپاهیانش و شفای چشمان بی فروغشان را خون دل و مغز دیو سپید می داند رستم بلا فاصله پس از دریافت پیام کیکاووس حرکتی می کند و در راه اولاد نامی را وعده می دهد که اگر او جای دیو سپید را نشانش بدهد او را شاه مازندران کند او نیز قبول کرده و جایگاه دیو سپید را به رستم نشان می دهد .دیو سپید از امدن رستم اگاه می شود و به سوی او می رود و با یکدیگر به نبرد می پردازند و سرانجام این جنگ کشته شدن دیو سپید بدست رستم است
جالب توجه این است که این دیو علی رغم نامش که دیو سپید است فردوسی او را بسیار تیره و تاریک و از سیاهی به کردار دوزخ توصیف کرده است
#شاهنامه
در شاهنامه، یکی از دیوان مازندران و از سرداران دیو سپید است. رستم در خوان ششم از هفت خوان رستم به اردوگاه او حمله کرد و او را کشت.
این دیو در مازندران زندگی می کرده است و رئیس مهتر دیوان شاه مازندران بود .وقتی خبر ورود سپاهیان ایران به مازندران می رسد شاه مازندران او را مامور جنگ با کیکاووس پادشاه ایران می کند .
دیو سپید خود را به صورت ابری سیاه در اورد که باعث کورشدن چشمان سپاهیان کیکاووس شد. در روز هشتم دیو سپید پس از سرزنش کردن کیکاووس او و همه سپاهیان او را زندانی کرد .سپس دوازده هزار دیو خنجرگذار را به نگهبانی از انان گماشت
انگاه دیو سپید گنجهای پادشاه ایران را به دست ارزنگ دیو می سپارد تا انها را نزد شاه مازندران ببرد و به او پیغام دهد که خیالش راحت باشد.از طرف دیگر کیکاووس از رستم کمک خواسته تا او و سپاهیانش را نجات دهد . همچنین در پیغام خود برای رستم تنها راه رهایی وی و سپاهیانش و شفای چشمان بی فروغشان را خون دل و مغز دیو سپید می داند رستم بلا فاصله پس از دریافت پیام کیکاووس حرکتی می کند و در راه اولاد نامی را وعده می دهد که اگر او جای دیو سپید را نشانش بدهد او را شاه مازندران کند او نیز قبول کرده و جایگاه دیو سپید را به رستم نشان می دهد .دیو سپید از امدن رستم اگاه می شود و به سوی او می رود و با یکدیگر به نبرد می پردازند و سرانجام این جنگ کشته شدن دیو سپید بدست رستم است
جالب توجه این است که این دیو علی رغم نامش که دیو سپید است فردوسی او را بسیار تیره و تاریک و از سیاهی به کردار دوزخ توصیف کرده است
۸.۰k
۱۵ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.