ماه زیبای من 2
ماه زیبای من 2
پارت دهم
__________
ویو ا.ت
+چی میگی تو ولم کن بابا
_همین که گفتم
که....
دستم رو محکم تر فشار داد
+ولم کن دیوونه
_ببین ا.ت باهام میای خب ؟! وگرنه برات بد تموم میشه
+چی ازم میخوای ها ؟!
_خودتو!!
جین دستم رو کشید و برد بیرون از بیمارستان در ماشینش رو باز کرد و منو هل داد داخلش
+چته وحشی
_ببند دهنت رو
خودش هم کنارم نشست
رو به راننده کرد
_حرکت کن
&چشم!
تمام مدت داشتم بهش نگاه میکردم
ویو جین
برگشتم بهش نگاه کردم دیدم اون قبل تر از من داره بهم نگاه میکنه حس تنفر، نفرت رو میشد تو چشمام دید
_ا.ت
+باهام حرف نزن ....ازت متنفرم
_چرا؟!
+هه ... میپرسی چرا ؟! جالبه خودت باعث تمام این اتفاق ها میشه بعد از من میپرسی چرا ازت متنفرم ؟!
_من هیچ کار اشتباهی نکردم
+چرا ...انجام دادی ...وجودت یه اشتباهه ...راه دادنت تو زندگیم اشتباه بود ....پذیرفتن درخواستت اشتباه بود...
_ببند دهنت رو
+نمیخوام چرا باید چشمام رو...
هنوز حرف ا.ت تمام نشده بود که جین یه دونه کوبوند تو صورتش
+آره دیگه اصلا چه اهمیتی دارم من هاا؟! بزن ...تو هم بزن ...تویی که من بهش اعتماد کرده بود ...تویی که سه سال به خودم میگفتم اشکال نداره شاید من کار اشتباهی کرده بودم که ولم کرد ...تویی که گفتم اشکال نداره اگر ولم کرد مهم ...مهم اینه که زندست ...تو واقعا یه عوضی بودی و هستی که تونستی این کار رو باهام بکنی (بغض رو به ترکیدن )
جین دیگه حرفی نزد بعد از ده دقیقه رسیدن
_پیاده شو
از ماشین پیاده شدم و با جین وارد عمارتی شدیم که کلی توش خاطره داشتم هم من ...هم اون
_اتاقت مثل قبلا اون بالا همون اتاق قبلی ...لباس هات هم همونجاست
+...
_شاید برات سوال شده ...دست نزدم بهشون که ...دلم برات تنگ نشه ....هنوز بوی تنت رو میدن
بدون هیچ حرفی رفتم بالا
درست بود هنوز هیچی عوض نشده بود گل های رز که داخل گلدان بود خشک شده بود و بعضی برگ هاش ریخته بود رو میز
در کمد رو باز کردم لباس ها هنوز هم همینجوری بود
یکی رو برداشتم و عوض کردم
ویو جیهوپ
#یونگی:هوپ یه خبر تقریبا بد
@چیشده ؟!
#بادیگاردی که برای ا.ت گذاشته بودیم ...گفته ا.ت فرار کرده ...ولی از چند نفر پرسید و فهمید توسط یه پسری که موهاش مشکی موج دار داشت با کت و شلوار مشکی بود رفته ....اون شخص جین بود
@چییی؟! باید برگردیم ...ا.ت ...ا.ت در خطره
#نگران نباش ...جین باهاش کاری نمیکنه
بقیه. تو کامنت
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake
پارت دهم
__________
ویو ا.ت
+چی میگی تو ولم کن بابا
_همین که گفتم
که....
دستم رو محکم تر فشار داد
+ولم کن دیوونه
_ببین ا.ت باهام میای خب ؟! وگرنه برات بد تموم میشه
+چی ازم میخوای ها ؟!
_خودتو!!
جین دستم رو کشید و برد بیرون از بیمارستان در ماشینش رو باز کرد و منو هل داد داخلش
+چته وحشی
_ببند دهنت رو
خودش هم کنارم نشست
رو به راننده کرد
_حرکت کن
&چشم!
تمام مدت داشتم بهش نگاه میکردم
ویو جین
برگشتم بهش نگاه کردم دیدم اون قبل تر از من داره بهم نگاه میکنه حس تنفر، نفرت رو میشد تو چشمام دید
_ا.ت
+باهام حرف نزن ....ازت متنفرم
_چرا؟!
+هه ... میپرسی چرا ؟! جالبه خودت باعث تمام این اتفاق ها میشه بعد از من میپرسی چرا ازت متنفرم ؟!
_من هیچ کار اشتباهی نکردم
+چرا ...انجام دادی ...وجودت یه اشتباهه ...راه دادنت تو زندگیم اشتباه بود ....پذیرفتن درخواستت اشتباه بود...
_ببند دهنت رو
+نمیخوام چرا باید چشمام رو...
هنوز حرف ا.ت تمام نشده بود که جین یه دونه کوبوند تو صورتش
+آره دیگه اصلا چه اهمیتی دارم من هاا؟! بزن ...تو هم بزن ...تویی که من بهش اعتماد کرده بود ...تویی که سه سال به خودم میگفتم اشکال نداره شاید من کار اشتباهی کرده بودم که ولم کرد ...تویی که گفتم اشکال نداره اگر ولم کرد مهم ...مهم اینه که زندست ...تو واقعا یه عوضی بودی و هستی که تونستی این کار رو باهام بکنی (بغض رو به ترکیدن )
جین دیگه حرفی نزد بعد از ده دقیقه رسیدن
_پیاده شو
از ماشین پیاده شدم و با جین وارد عمارتی شدیم که کلی توش خاطره داشتم هم من ...هم اون
_اتاقت مثل قبلا اون بالا همون اتاق قبلی ...لباس هات هم همونجاست
+...
_شاید برات سوال شده ...دست نزدم بهشون که ...دلم برات تنگ نشه ....هنوز بوی تنت رو میدن
بدون هیچ حرفی رفتم بالا
درست بود هنوز هیچی عوض نشده بود گل های رز که داخل گلدان بود خشک شده بود و بعضی برگ هاش ریخته بود رو میز
در کمد رو باز کردم لباس ها هنوز هم همینجوری بود
یکی رو برداشتم و عوض کردم
ویو جیهوپ
#یونگی:هوپ یه خبر تقریبا بد
@چیشده ؟!
#بادیگاردی که برای ا.ت گذاشته بودیم ...گفته ا.ت فرار کرده ...ولی از چند نفر پرسید و فهمید توسط یه پسری که موهاش مشکی موج دار داشت با کت و شلوار مشکی بود رفته ....اون شخص جین بود
@چییی؟! باید برگردیم ...ا.ت ...ا.ت در خطره
#نگران نباش ...جین باهاش کاری نمیکنه
بقیه. تو کامنت
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake
۳.۸k
۲۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.