ماه زیبای من 2

ماه زیبای من 2
پارت نهم
_______________________
ویو جین
ا.ت رو به بخش منتقل کردن و جیهوپ و یونگی رفتن بالا سرش
منم از بیمارستان خارج شدم ...
جین گوشیش رو در آورد اولین شماره رو گرفت بعد از چند تا بوق جواب داد
&بله رئیس ؟!
_ جک ...برای جانگ هوسوک و مین یونگی تو آمریکا به مشکل بساز
&برای چی رییس ؟!
_باید هر جوری شده بکشونیمشون آمریکا ....بدون خواهرش
&چشم ...تا یک ساعت دیگه انجام میدم
_باشه
تلفن رو قطع کرد در واقع جک دست راست جین بود که از وقتی که جین کارش رو شروع کرده بود همراهش بود
ولی هدف جین از فرستادن اون دو تا به آمریکا چی بود ؟! کشتنشون ؟!
پرش زمانی به دو ساعت بعد
ویو یونگی
#جیهوپ باید بریم آمریکا
@چرا؟!
# سهام شرکت خیلی افت کرده سرمایه گذار ها و سهام دار ها عصبانی شدن و گفتن اگر تا امشب خودت رو نرسونی کل پولشون رو برمیدارند اونجوری کلا شرکت نیست و نابود میشه
@خدایا ...پس ا.ت چی میشه ؟!
#جیهوپ باید بریم ...وقت نداریم که برای ا.ت وایستیم به پرستار میگیم حواسش باشه و وقتی ا.ت بهوش میاد بره عمارت ...بادیگارد براش میزاریم ...بیا بریم
جیهوپ و یونگی رفتن
پرش زمانی به فردا
ویو ا.ت
چشمام رو باز کردم که نور زیادی به چشمام برخورد کرد سریع چشمام رو بستم بعد از چند دقیقه که عادت کردم بلند شدم داشتم اطرافم رو نگاه میکردم که یه نفر اومد سمتم
&خانم حالتون خوبه ؟!
+آه آره ...جیهوپ و یونگی کجا هستن؟
&خب...خانم آقای جانگ و مین مجبور شدن به آمریکا برن
+چرا؟!
&(توضیح دادن)
+کی میریم خونه؟!
&الان کار های ترخیصتون رو انجام میدم خانم
بادیگارد رفت منم لباس هام رو عوض کردم که در باز و پشتم به در بود
+آنقدر سریع کار های ترخیص رو انجام دادی ؟!
+آقای چو؟!...
برگشتم که
+جین !
_حالت خوبه ؟!
+آ،اره ...خوبم
+من میرم ...
داشتم از در خارج میشدم که دستش مانعم شد
_تو هیچ جا نمیری
+چی میگی تو ولم کن بابا
_همین که گفتم
که...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake