وقتی از پرورشگاه آورده بودت فصل دو
وقتی از پرورشگاه آورده بودت فصل دو
پارت ۷
خلاصه غذا خوردیم و میز رو جمع کردم
و رفتیم گرفتیم خابیدم
ویو فردا صب
+ عزیزم بیدار شو
_جانم عزیزم چی شده ؟
+ هیچی فق ی نقشه دارم
_باشه بزار بریم پایین صبحونه بخریم بعد بگو
+ باشه تا تو بیای پایین من صبحونه رو آماده میکنم
ویو بعد صبحونه
_ خب چی شده؟
+ نقشه اینکه امروز من میرم پیش اون دختره و بهش میگم میخام باهاشون همکاری کنم
_فک نمیکی زیادی زوده ؟
+ ن خوبه چون اگه دیر کنیم قطعا مستقیم میان سوراغمون
و شک میکنن ک من با تو هماهنگم
_ اره
+ بعد تو هم از اون طرف صبر کن موقعی ک دختر بعد میره کجا یا شاید میخان با یکی دیگه هماهنگ کنن
_ فکر خوبه
+ اره
_نگا کن چ زنی دارم من مثل هیچ جا نی
+ من از ۱۴ سالگی پیش تو بودم الان من ۲۰ سالمه
تو منو بزرگ کردی این شاهکار خودته
_ خدایا نگا کن میگم مثل هیچ جا نیست
+ بس کن دیگه بلند شو آمده شو بریم فق با موتور میریما
_ن برای بچه ضرر داره
لباس تنگ هم نپوش
+ عجب جم کن بریم دیگه گیر هم نده
_ ی چیزی یادت نرفت؟
+ن
_ واقعا ک
بیا بوسم کن
رفتم نزدیک و لبام رو روی لباش گذاشتم و برداشتم
+ خوب شد؟
_عالی شد
ویو موقع رفتن ( آماده شدن لباساشون هم گذاشتم )
+ خوب برو موتور رو بیار
_باشه
+بعد راستی موقعی ک رفتم اونجا سعی میکنم زیاد بهش نزدیک بشم تا جی پی اس بهش وصل کنم
_ جی پی اس از کجا آوردی
+ چی میگی هم شونوده هم جی پی اس
_ واو
از کجا کش رفتی
+ ب حسابن شوهرم مافیاست پس قطعا از اینا زیاد داره
_من آنقدر هوش ندارم
واقعا نمیدونم چی بگم
+ بیا
_چی؟
+ هدفونه بزار داخل گوشت
_ دیگه حرفی نمیمونه
خودت همش رو میتونی انجام بیدی دیگه چ نیازی ب من داری
راستی باهاش هماهنگ کردی؟
+ اره بابا
_خوب پس بزن بریم
+ صبر کن ی هماهنگی قبلش
_چی؟
+ من ب اون گفتم ک تو جای دوست منی یعنی تو الان فکر میکنی من میخام برم پیش دوستم
_اهان باشه
ویو موقع رسیدن ب جای قرار
+ خوب عزیزم خدافز
_ خوش بگذره خدافز
.
.
+ سلام
تمام
ی نکته کوک جلوی کلارا خودش رو آنقدر خنگ نشون میده
و داستان هر چی میره جلو تر دارک تر میشه
تا قسمت بعد بای
حمایت یادتون نرهه
پارت ۷
خلاصه غذا خوردیم و میز رو جمع کردم
و رفتیم گرفتیم خابیدم
ویو فردا صب
+ عزیزم بیدار شو
_جانم عزیزم چی شده ؟
+ هیچی فق ی نقشه دارم
_باشه بزار بریم پایین صبحونه بخریم بعد بگو
+ باشه تا تو بیای پایین من صبحونه رو آماده میکنم
ویو بعد صبحونه
_ خب چی شده؟
+ نقشه اینکه امروز من میرم پیش اون دختره و بهش میگم میخام باهاشون همکاری کنم
_فک نمیکی زیادی زوده ؟
+ ن خوبه چون اگه دیر کنیم قطعا مستقیم میان سوراغمون
و شک میکنن ک من با تو هماهنگم
_ اره
+ بعد تو هم از اون طرف صبر کن موقعی ک دختر بعد میره کجا یا شاید میخان با یکی دیگه هماهنگ کنن
_ فکر خوبه
+ اره
_نگا کن چ زنی دارم من مثل هیچ جا نی
+ من از ۱۴ سالگی پیش تو بودم الان من ۲۰ سالمه
تو منو بزرگ کردی این شاهکار خودته
_ خدایا نگا کن میگم مثل هیچ جا نیست
+ بس کن دیگه بلند شو آمده شو بریم فق با موتور میریما
_ن برای بچه ضرر داره
لباس تنگ هم نپوش
+ عجب جم کن بریم دیگه گیر هم نده
_ ی چیزی یادت نرفت؟
+ن
_ واقعا ک
بیا بوسم کن
رفتم نزدیک و لبام رو روی لباش گذاشتم و برداشتم
+ خوب شد؟
_عالی شد
ویو موقع رفتن ( آماده شدن لباساشون هم گذاشتم )
+ خوب برو موتور رو بیار
_باشه
+بعد راستی موقعی ک رفتم اونجا سعی میکنم زیاد بهش نزدیک بشم تا جی پی اس بهش وصل کنم
_ جی پی اس از کجا آوردی
+ چی میگی هم شونوده هم جی پی اس
_ واو
از کجا کش رفتی
+ ب حسابن شوهرم مافیاست پس قطعا از اینا زیاد داره
_من آنقدر هوش ندارم
واقعا نمیدونم چی بگم
+ بیا
_چی؟
+ هدفونه بزار داخل گوشت
_ دیگه حرفی نمیمونه
خودت همش رو میتونی انجام بیدی دیگه چ نیازی ب من داری
راستی باهاش هماهنگ کردی؟
+ اره بابا
_خوب پس بزن بریم
+ صبر کن ی هماهنگی قبلش
_چی؟
+ من ب اون گفتم ک تو جای دوست منی یعنی تو الان فکر میکنی من میخام برم پیش دوستم
_اهان باشه
ویو موقع رسیدن ب جای قرار
+ خوب عزیزم خدافز
_ خوش بگذره خدافز
.
.
+ سلام
تمام
ی نکته کوک جلوی کلارا خودش رو آنقدر خنگ نشون میده
و داستان هر چی میره جلو تر دارک تر میشه
تا قسمت بعد بای
حمایت یادتون نرهه
- ۱۵.۵k
- ۱۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط