چند پارتی

چند پارتی
اسم:دشمن خونی
part:4

جیمین داشتم سوپ رو می پختم که دیدم ا.ت از اتاق اومد بیرون

جیمین :حالت خوبه
ا.ت:من اینجا چیکار میکنم (جدی)
جیمین:هوفف دیشب توی جشن خیلی مست کرده بودی رو من بیهوش شدی منم اوردمت خونم چون آدرس خونت رو نمی دونستم بعدشم دیدم تب داری دکتر رو صدا کردم که بیاد معاینت کنه
ا.ت:اوه مرسی فقط چرا لباس های خودم تنم نیست دیشب که کار اشتباهی نکردم
جیمین:نه فقط دکتر بهم گفت ببرمت حموم منم بردمت
ا.ت:تو چه غلطی کردی(داد)
جیمین: کار خاصی نکردم
ا.ت: هوفففف من رفتم خونم
جیمین:کجا میری دیوونه برات سوپ درست کردم
ا.ت:از کجا معلوم توش سم نیست
جیمین:وایییی(یه قاشق از سوپ خورد)
ا.ت:پس منم میخورم

۵ دقیقه بعد

ا.ت:وایی خیلی خوش مزه بود دستت درد نکنه
جیمین:خواهش میکنم
جیمین:باید در مورد موضوعی باهات حرف بزنم
ا.ت:اوکی

ادامه دارد....
بچه ها چون بیرون بودم نتونستم زیاد بنویسم ببخشید ولی می خواستم بگم پارت بعدی پارت آخره

#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک