سی چهل سالش بود، همیشه تنها قدم میزد، یه باختی تو چشاش بود، باختی که انگار یه کسیو تو فصل جوونیش از دست داده بود، تنها زندگی کردن رو خوب بلد بود، شاید اونی که دیدم ده ساله دیگه ی من باشه ... #خاص #جذاب
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.