مافیای من
{مافیای من}
{پارت ۱۱}
رفتم دیدم یونگی و جیمین رو دیدم یا به قول جیمین پیشی که دارن صبحونه میخورن
# یونگی هونگ
÷ها
# دیشب خوب خوابیدی
÷چرا با وجود عشقم بد بخوابم (لوپ جیمینو میکشه )
# آره منم پاشودم دیدم کوک بقلمه
(بچه ها دوتا دختر دیگه هم میخوام اضافه کنم به اسم دایون و بینا که خیلی چندش و کسافتن)
ویو یونگی
داشتم با تهیونگ حرف می زدم که دایون و بینا اومدن داخل
بینا:ددی چطوری من اومدم (با یونگی)
چی یونگی این الان چی گفت ددی گفت
÷نه عشقم نه نگفت
بینا: و ددی چرا جواب نمیدی
که یهو جیمین قهر کرد و رفت
# این بحث تو و جیمینو و بینا هه من برم
دایون : عزیزم سلام
کوک ویو
از خواب بیدار شدم دیدم تهیونگ نیست رفتم پاین یه دختره به ته گفت سلام عزیزم دهنم وا موند
_ تهیونگ عشقم این چی میگه (بغض)
÷ یا خدا ته بد بخت شدی یا بهتره بگم شدیم
# عزیزم هیچی نمیگه این چیزی نگفت
دایون : عزیزم این اشغال چی میگه (آشغال باباته)
# خفه شو
_تهیونگ خودتو نزن به اون راه گفتم این چی میگه(بغض و داد)
#خوب عشقم چی بگم
_ ساکت شو من دیگه با تو حرفی ندارم
بعد رفت تو اتاق
# پدر سگ چرا اومدییییی(داد)
دایون : وا برا چی راستی ددی اون چرا این طوری کرد
# چون به توچه حالا برو دیگه به منم نگو ددی
دایون : وا چرا
# گمشو برو بیرون (داد)
÷ هرزه سگ چرا چرا اومدیدددد (داد)
ادامه پارت بعد بایییی
{پارت ۱۱}
رفتم دیدم یونگی و جیمین رو دیدم یا به قول جیمین پیشی که دارن صبحونه میخورن
# یونگی هونگ
÷ها
# دیشب خوب خوابیدی
÷چرا با وجود عشقم بد بخوابم (لوپ جیمینو میکشه )
# آره منم پاشودم دیدم کوک بقلمه
(بچه ها دوتا دختر دیگه هم میخوام اضافه کنم به اسم دایون و بینا که خیلی چندش و کسافتن)
ویو یونگی
داشتم با تهیونگ حرف می زدم که دایون و بینا اومدن داخل
بینا:ددی چطوری من اومدم (با یونگی)
چی یونگی این الان چی گفت ددی گفت
÷نه عشقم نه نگفت
بینا: و ددی چرا جواب نمیدی
که یهو جیمین قهر کرد و رفت
# این بحث تو و جیمینو و بینا هه من برم
دایون : عزیزم سلام
کوک ویو
از خواب بیدار شدم دیدم تهیونگ نیست رفتم پاین یه دختره به ته گفت سلام عزیزم دهنم وا موند
_ تهیونگ عشقم این چی میگه (بغض)
÷ یا خدا ته بد بخت شدی یا بهتره بگم شدیم
# عزیزم هیچی نمیگه این چیزی نگفت
دایون : عزیزم این اشغال چی میگه (آشغال باباته)
# خفه شو
_تهیونگ خودتو نزن به اون راه گفتم این چی میگه(بغض و داد)
#خوب عشقم چی بگم
_ ساکت شو من دیگه با تو حرفی ندارم
بعد رفت تو اتاق
# پدر سگ چرا اومدییییی(داد)
دایون : وا برا چی راستی ددی اون چرا این طوری کرد
# چون به توچه حالا برو دیگه به منم نگو ددی
دایون : وا چرا
# گمشو برو بیرون (داد)
÷ هرزه سگ چرا چرا اومدیدددد (داد)
ادامه پارت بعد بایییی
- ۹.۳k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط