⛓عشق دو طرفه ۴۰🖤⛓🥺😭
⛓عشق دو طرفه ۴۰🖤⛓🥺😭
تیر خورد به پایین قلب و خون ریزی شدیدی داشتم ولی چشامو باز کردم و یه لحظه غفلت نکردم
چا:نننننن،جولیییییییییییییی
سه یون :این مرتیکه عوضی رو بکشید نزارید زنده بمونه
جولی:ن....ن نکنید
اون مرتیکه تفنگشو بالا اورد و گرفت به سمت سوفیا اول یه تیر به سوفیا زد
جولی:سوفیاااااااااااااااا نننننننننننن
کوکی:سوفیااااااا سوفیا بلند شو عشقم توروخدا
چا:جولییییییییی
دوباره اون مرد تفنگشو بالا اورد و شلیک کرد به سمت چا تیر خورد به قلبش😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
جولی:ننننننننن چاااااااا
چا همینجوری رو پاش وایستاده بود و اروم افتاد رو زمین 😭😭از جام بلند شدم و رفتم سمتش و زیر گردنشو گرفتم
جولی:چااااااا ،توروخدا بلند شو ،مگه قرار نشد تنهام نزاری مگه قرار نشد بچه هامونا ببینیم چاااااا😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭توروخدا بلند شو چاااااا منو تنها نزار چشماتو نبند چااااااا
چا:ج....جو...جولی.....م...من باید یه چ....چیزی بهت بگم .....ته......تهیونگ دوست داره ......ل....لطفا باهاش باش و تنهاش نزار
بعد از این جمله چشماشو بست
جولی:چااااااا تورخدا عشقم بلند شو چشماتو نبند توروخدا منو تنها نزار من نمیتونم بدون ت توروخدا مگه قرار نشد بعدش جشن عروسی مون را بگیریم مامان و بابام رو دعوت کنیم 😭😭😭😭😭😭😭😭🖤🖤🖤🖤
چااااااااااتوروخدا تنهام مزار عشقم چشماتو باز کن چاااااااا لطفا چشماتو باز کن 😭😭😭😭من نمیتونم بدون تو 😭😭😭😭
پس مگه نگفتی تنهات نمیزارم
اروم اروم چشماشو باز کرد و گفت
چا:ع....عشق...عشقم ...دو...دوست دارم ....منو ...ب...ببخش 😭😭😭😭😭😭😭😭
جولی:منم دوست دارم عشق دلم لطفا تنهام نزار پس لطفا
بغلش کردم و کلی گریه کردم
جولی:چااااااا میکشمشون نمیزار زنده بموننن پس لطفا بلند شو و تنهام نزاررر
تهیونگ:جولی .....خوبی؟چ....چی!چ....چا چرا .....بلند شو چاااااا
جولی:تهیونگ توروخدا زنگ بزن امبولانس توروخدا
وی:نمیشه
جولی:چی میگی زنگ بزن توروخداااااااا😭😭😭😭
تیر خورد به پایین قلب و خون ریزی شدیدی داشتم ولی چشامو باز کردم و یه لحظه غفلت نکردم
چا:نننننن،جولیییییییییییییی
سه یون :این مرتیکه عوضی رو بکشید نزارید زنده بمونه
جولی:ن....ن نکنید
اون مرتیکه تفنگشو بالا اورد و گرفت به سمت سوفیا اول یه تیر به سوفیا زد
جولی:سوفیاااااااااااااااا نننننننننننن
کوکی:سوفیااااااا سوفیا بلند شو عشقم توروخدا
چا:جولییییییییی
دوباره اون مرد تفنگشو بالا اورد و شلیک کرد به سمت چا تیر خورد به قلبش😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
جولی:ننننننننن چاااااااا
چا همینجوری رو پاش وایستاده بود و اروم افتاد رو زمین 😭😭از جام بلند شدم و رفتم سمتش و زیر گردنشو گرفتم
جولی:چااااااا ،توروخدا بلند شو ،مگه قرار نشد تنهام نزاری مگه قرار نشد بچه هامونا ببینیم چاااااا😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭توروخدا بلند شو چاااااا منو تنها نزار چشماتو نبند چااااااا
چا:ج....جو...جولی.....م...من باید یه چ....چیزی بهت بگم .....ته......تهیونگ دوست داره ......ل....لطفا باهاش باش و تنهاش نزار
بعد از این جمله چشماشو بست
جولی:چااااااا تورخدا عشقم بلند شو چشماتو نبند توروخدا منو تنها نزار من نمیتونم بدون ت توروخدا مگه قرار نشد بعدش جشن عروسی مون را بگیریم مامان و بابام رو دعوت کنیم 😭😭😭😭😭😭😭😭🖤🖤🖤🖤
چااااااااااتوروخدا تنهام مزار عشقم چشماتو باز کن چاااااااا لطفا چشماتو باز کن 😭😭😭😭من نمیتونم بدون تو 😭😭😭😭
پس مگه نگفتی تنهات نمیزارم
اروم اروم چشماشو باز کرد و گفت
چا:ع....عشق...عشقم ...دو...دوست دارم ....منو ...ب...ببخش 😭😭😭😭😭😭😭😭
جولی:منم دوست دارم عشق دلم لطفا تنهام نزار پس لطفا
بغلش کردم و کلی گریه کردم
جولی:چااااااا میکشمشون نمیزار زنده بموننن پس لطفا بلند شو و تنهام نزاررر
تهیونگ:جولی .....خوبی؟چ....چی!چ....چا چرا .....بلند شو چاااااا
جولی:تهیونگ توروخدا زنگ بزن امبولانس توروخدا
وی:نمیشه
جولی:چی میگی زنگ بزن توروخداااااااا😭😭😭😭
۱۹.۹k
۰۹ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.