این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود

این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود 
من عاشق او بودم و او عاشق "او" بود
.
باشد که به عشقش برسد هیچ نگفتم 
یک عمر در این سینه غمش راز مگو بود
.
من روی خوش زندگی ام را که ندیدم
هر روز دعا کرده ام ای کاش دو رو بود
.
عمر کم و بی همدم و غرق غم و بی تو 
چاقوی نداری همه دم زیر گلو بود
.
من زیر سرم سنگ لحد بود و دلم خوش
او زیر سرش نرم شبیه پر قو بود
. #سیدتقی_سیدی
دیدگاه ها (۱۰۶)

سرمو چرخوندم و گفتم: اینجوری؟گفت: یکم اینورتر. آها خوبه. حال...

من برنمی‌گردم به آغوشتوقتی دلت اندازه ی من نیستوقتی حواست پر...

من روزگار غربتم را دوست دارماین حس و حال و حالتم را دوست دار...

.می‌گویم «قول داده بودی.» سرم را بالا نمی‌آورم تا بتوانم همی...

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط